«تدارکات» ممکن است خسته کننده باشد، اما این چیزی است که روسیه را از خرسون بیرون راند

اگر در حال خواندن Daily Kos هستید، ذاتاً باهوش هستید. به طور عینی اینطور است. از هر کسی که در اتاق اطرافتان است بپرسید – اگر در مورد سیاست، یا در مورد کووید یا … درباره اوکراین سؤالی داشته باشد، شما همان کسی هستید که به سراغش می روند. این یک فخر فروشی نیست. این یک فخرفروشی است. این چیزی است که من بیش از همه به آن افتخار می کنم – ما مردم را برای همه اطرافیانشان باهوش جلوه می دهیم.
این همه گفتن است، شما از همان روزهای اول جنگ می دانستید که همیشه قرار بود در مورد تدارکات تصمیم گیری شود. بیشتر مردم فکر میکنند که جنگها مربوط به نبرد تانکها، بیرون راندن نیروهای پیاده نظام از سنگرها و سایر موقعیتهای دفاعی و دوئلهای توپخانه است. و بله، اینها چیزهایی هستند که اتفاق می افتد. اما در نهایت، جنگها توسط کامیونهای خستهکننده و صفحهگستردهها و پیشخوانها تعیین میشوند. هیچ ماشین جنگی بدون غذا، آب، سوخت، روان کننده ها، مهمات و سایر لوازم مورد نیازش کار نمی کند. همانطور که در اوایل جنگ محاسبه کردم، حدود 15 درصد ارتش می جنگد، 85 درصد دیگر از 15 درصد پشتیبانی می کند.
به همین دلیل است که من از همان روز اول می دانستم که ارتش متجاوز روسیه متشکل از 200 هزار نفر به طرز تاسف باری ناکافی است و حتی بیشتر از آن بین پنج محور مختلف تقسیم شده است. به همین دلیل است که میدانستم زمانی که اوکراین اراده خود را برای جنگ نشان دهد، کیف هرگز تصرف نخواهد شد (که با توجه به آنچه در افغانستان و کابل دیده بودیم، یک نتیجه قطعی نبود). و به همین دلیل است که میدانستم خرسون غیرقابل دفاع است و از تقویت غیرمنطقی روسیه در آن جبهه شگفت زده میشود، علیرغم اینکه برای کل عرضهاش فقط به دو پل وابسته است. و برای روشن بودن، هیچ یک از اینها علم موشکی نبود، من بینش خاص یا استعداد نظامی منحصر به فردی نداشتم. به قول معروف، آماتورها تاکتیک ها صحبت می کنند، حرفه ای ها تدارکات را مطالعه می کنند.
ظاهرا روسیه به شدت کمبود متخصصان دارد.
خرسون تنها پایتخت منطقه ای بود که در تمام این جنگ توسط روسیه تسخیر شد و سپس فقط به دلیل خیانت و خیانت. اگر اوکراین موفق می شد به سرعت پل آنتونوفسکی را که شهر را به جنوب متصل می کند منفجر کند، روسیه احتمالا هرگز آن را نمی گرفت. علاوه بر این، اگر اوکراین موفق می شد پل سد نوا کاخوفکا را منفجر کند، تلاش جنگی روسیه بسیار متفاوت به نظر می رسید و کل این جبهه را از ویرانی های جنگ در امان می داشت.
با این حال، در این جبهه بود که اوکراین اولین پیروزی نظامی خود را به دست آورد – توقف فشار روسیه به سمت اودسا در ووزنسنسک روسیه تنها یک هفته بعد از تلاش خود در قبال کیف دست خواهد کشید. اما فضای باز مسطح، با پوشش اندکی برای هر نیروی نظامی پیشروی، منطقه را به نوعی نبرد ارهای تبدیل کرد که هر دو طرف به جلو پیش میرفتند، سپس با عقبنشینی دیوار توپخانه مانع از هرگونه پیشروی میشد. در اینجا یک مثال از همین هفته گذشته آورده شده است:
در اینجا زره روسی مورد اصابت قرار می گیرد. اینجا همه چیز در فضای باز است.
با این حال، روسیه بیشتر استان خرسون را اشغال کرده بود، و بهجای اینکه به جلو برود، به نظر میرسید که برای مدت طولانی در حال حفاری است و شبکه گستردهای از سنگرها را در منطقه ایجاد میکند. کل این موضوع را ببینید:
حمله مستقیم به خرسون، مانند آنچه روسیه در حال حاضر در دونباس در حال تلاش است (مثلاً باخموت)، به قیمت جان هزاران نفر و قطعات تجهیزات و ماهها زمان تمام میشود که اوکراین نمیتوانست آن را دریغ کند. اما راه هوشمندتری برای انجام آن وجود داشت، و بله، آن … تدارکات بود.

همانطور که قبلاً ذکر شد، خرسون شمالی توسط دو پل به دیگر مناطق تحت اشغال روسیه متصل می شود – پل آنتونوفسکی در نزدیکی شهر خرسون و سد نوا کاخوا. روسیه تا زمانی که آن پل ها و سر راه آهن و انبارهای تدارکات آنها فراتر از برد توپخانه اوکراینی قرار داشتند خوب بود. اما دریافت توپخانه موشکی HIMRS/MLRS کل بازی را تغییر داد. اوکراین در حال حاضر دهها میلیون دلار راکتهای GMLRS را در هر دو پل پرتاب کرد که به شدت آنها را تخریب کرد، در حالی که به طور سیستماتیک تکتک مرکز فرماندهی و کنترل روسیه و انبار مهمات/تدارکات را در فاصله 80 کیلومتری از بین برد. روسیه ناگهان به تدارکات کامیون و شبکه ای از لنج ها برای تامین جبهه خرسون وابسته شد.
اوکراین هرگز از پخش طرح های خود در منطقه خجالتی نبود. به طوری که پس از چندین ماه وعده حمله متقابل اوت در خرسون، روسیه با دهها هزار سرباز جدید و هزاران قطعه تجهیزات که بسیاری از آنها از جبهه ایزیوم بیرون کشیده شدند، منطقه را غرق کرد. سنگرهایی را که در بالا دیدیم حفر کرد. به طور رسمی منطقه را ضمیمه کرد و اعلام کرد که خرسون روسیه است. حتی تهدیدهای پنهانی صادر کرد و مدعی شد که از قلمرو جدید خود با سلاح های هسته ای دفاع خواهند کرد.
همه اینها به طرز شگفت انگیزی برای روسیه نتیجه معکوس داشت. ابتدا جبهه ایزیوم را خالی کردند. اوکراین توانست ضدحمله غافلگیرکننده خارکف خود را در سپتامبر آغاز کند و هزاران کیلومتر مربع زمین را در عرض چند هفته به تصرف خود درآورد و همه جزئی از استان خارکف را آزاد کند. در حالی که پیشرفت ها به اندازه سپتامبر گذشته چشمگیر نیست، اوکراین همچنان به پیشروی در آن جبهه ادامه می دهد و تسلط اسواتوو و روسیه بر هزاران کیلومتر مربع دیگر از اراضی اشغالی در شمال شرق اوکراین را تهدید می کند.
اما تقویت خرسون روسیه راه دوم را نتیجه معکوس داد – هیچ راهی برای تامین 20 تا 40000 سرباز از طریق بارج نداشت. ناظران نظامی تخمین زدند که روسیه تنها قادر است حدود 30 تا 40 درصد از تجهیزات لازم برای نیرویی به این بزرگی را جابجا کند. به ویژه توپخانه گرسنه است و روسیه هر روز ده ها هزار گلوله شلیک می کند. در جبهه ای که در آن توپخانه به ویژه تعیین کننده بود، این یک مشکل بسیار جدی بود.
در همین حال، اوکراین با خوشحالی از گلوله های توپخانه اکسکالیبور با هدایت دقیق استفاده می کرد تا به طور سیستماتیک مواضع آماده شده روسیه را تخریب کند. این گلوله های گرانبها حتی مورد استفاده قرار گرفت در برابر کامیون های عرضه کننده– یک انتخاب جالب برای یک گلوله توپ 100000 دلاری. اما باز هم، زمانی که شما تدارکات لجستیکی حریف را تحقیر میکنید، بیرون بردن یک کامیون و هر چیزی که با خود حمل میکرد، بسیار ارزشمندتر از مقایسه هزینه دور با مزخرفات ارزان روسیه است.
در تمام این مدت، HIMARS مدام به کوبیدن محفظههای تدارکاتی و بارجها ادامه میداد، در حالی که تلاشهای روسیه برای ساخت یک پل پانتونی در کنار پل ناتوان آنتونوفسکی را مختل میکرد. حمله خیرهکننده اوکراین به پل کرچ که کریمه را به روسیه متصل میکند، تدارکات روسیه را در جبهه جنوبی این کشور تضعیف کرد. آن خط ریلی است هنوز خارج از کمیسیون
و سپس، اوکراین فشار آورد و به سمت مایلوو (که به معنای «صابون» بسیار کمتر رمانتیک ترجمه میشود) و اطراف اسنیهوریوکا حمله کرد. نگران نباشید اگر نمی دانید کجا هستند، دیگر مهم نیست. نیروهای روسی در این منطقه غیرقابل بخشش برای یک مهاجم محکم ایستادند و اوکراین بدون شک متحمل ضرر شد. اما آنها هرگز برای تصرف قلمرو طراحی نشده بودند. آنها برای وادار کردن روسیه به مصرف منابع ارزشمند – مهمات و سوخت محدود خود – طراحی شده بودند. سربازان اوکراینی در کانال های مختلف گزارش دادند که چگونه گلوله باران روسیه تقریباً به هیچ وجه کاهش یافته است و آشکارا مجبور به جیره بندی منابع برای اهداف دفاعی شده است.
زمستان احتمالاً آخرین نی بود. مشکلات عرضه تنها با آب و هوای زمستان بدتر می شود، بنابراین روسیه چاره ای جز کنار گذاشتن مواضع سخت و مستحکم خود نداشت. در راه خروج، دمیدن پل های آنتونوفسکی و نوا کاخوفکا را به پایان رساند. اوکراین احتمالا با آن خوب است. این جبهه فعلا تمام شده است. خوب حالا چی؟

میکولایف بالاخره از توپخانه لوله ای فاصله گرفت. روسیه هنوز هم میتواند با کاهش ذخایر موشکهای کروز و پهپادهای ایرانی به شهر حمله کند، اما در بیشتر موارد، شهر میتواند به طور جدی بازسازی را آغاز کند. خرسون به وضوح در برد توپخانه روسیه قرار دارد، اما اوکراین می تواند عملیات ضد باتری خود را در حالت آماده باش کامل نگه دارد. حدس من این است که روسیه بیشتر پیش خواهد رفت، همانطور که در سومی و چرنیهیو دیدیم. این واقعیت که خرسون در طول جشن های آزادسازی آن گلوله باران نشده است، قابل توجه به نظر می رسد.
منابع تلگرامی گزارش داده اند که تعداد زیادی از نیروهای روسی در حال عقب نشینی از طریق ملیتیپل در حال حرکت هستند که احتمالاً به سمت جبهه های دیگر حرکت می کنند.
البته اوکراین طرح هایی در Melitopol دارد. تلگرام روسیه در دو ماه گذشته مدعی تجمع نیروهای اوکراینی در این راستا بوده است. جهت Svatove، در سمت شمال وجود دارد. اگر اوکراین شهر را بگیرد، سپس به استاروبیلسک فشار آورد (شات مستقیم)، آن بخش شمال شرقی از قلمرو قرمز با یک ضربه آزاد میشود. ما در آن جهت به مرزهای اولیه 24 فوریه باز خواهیم گشت.
و سپس نبرد برای باخموت و فشار قوی روسیه به سمت پاولیوکا است. مدافعان اوکراینی احتمالاً به شدت نیاز به چرخش دارند. اما مهمتر از آن، وجود خواهد داشت زیاد توپخانه تازه آزاد شده برای کمک به این جهت ها، از جمله دارایی های HIMARS/MLRS و آخرین 500 گلوله Excalibur اعلام شده توسط پنتاگون در این هفته.
زمستان روسیه آسان نخواهد بود. از سوی دیگر، اوکراین به تازگی جناح جنوبی خود را دوخته است و اکنون می تواند حرکت بعدی خود را با شرایط خود طراحی کند.