ادغام کار و زندگی در مقابل تعادل کار و زندگی: آیا یکی بهتر از دیگری است؟

در اقتصاد همیشه آنلاین امروزی، کارگران بخشی از زمان خود را صرف کارهای مرتبط با شغل می کنند. این برای بهره وری کسب و کار عالی بوده است، اما برای سلامت روانی کارگران فاجعه بار بوده است. در نتیجه، موارد فرسودگی شغلی بیش از هر زمان دیگری رایج است.

برای مبارزه با آن، مفهوم تعادل کار و زندگی به عنوان یک راه حل مورد توجه قرار گرفت. کسب و کارها شروع به ذکر آن به عنوان بخش اصلی فرهنگ کاری خود کردند و کارمندان شروع به اعمال اصول آن برای ایجاد مرز بین زندگی شخصی و حرفه ای خود کردند.

اما تفاوت بین ادغام کار و زندگی در مقابل تعادل کار و زندگی چیست؟

کدام بهتر است: ادغام کار و زندگی در مقابل. تعادل زندگی کاری

گروه رو به رشدی از کارشناسان پیشنهاد می کنند که کارگران باید به جای تعادل بین کار و زندگی، ادغام بین کار و زندگی را هدف قرار دهند.

ایده این است که از تلاش برای جا دادن مسئولیت های روزانه خود در محفظه های کوچک و منظم دست بردارید. در عوض، آنها ادعا می کنند که کارگران باید راه هایی برای همزیستی زندگی شخصی و حرفه ای خود بیابند.

با این حال، برای همه صحبت‌ها، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد از زمانی که تعادل بین کار و زندگی ایجاد شد، تغییرات زیادی صورت گرفته است. بر اساس گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، یک کارگر به طور متوسط ​​هنوز کمتر از 15 ساعت در روز را صرف مراقبت های شخصی می کند. این شامل زمان صرف شده برای خواب، غذا خوردن، اوقات فراغت و فعالیت های خانوادگی است.

به عبارت دیگر، به نظر می‌رسد که بیشتر کارگران در جهان توسعه‌یافته هنوز زندگی‌شان تحت سلطه شغلشان است.

آیا تعادل کار و زندگی واقعا کار می کند؟

همه اینها این سوال را ایجاد می کند: چرا کارگران برای کنترل زمان کارشان اینقدر مشکل دارند؟

پاسخ ممکن است این باشد که آنها به روشی اشتباه پیش می روند. این زمانی است که یک ایده جدید شروع به کار می کند و این سوال مطرح می شود که “آیا ادغام کار و زندگی بهتر از تعادل بین کار و زندگی است؟”

پس کدام رویکرد بهتر است؟ آیا این تعادل بین کار و زندگی با مفهوم ایده آلی آن برای ایجاد دیوار بین کار و زندگی شخصی شماست؟ یا این پارادایم جدید – ادغام کار و زندگی – است که تعادل زندگی شخصی و حرفه ای را به نفع راه حل های قابل اجرا از بین می برد؟

⌄ برای ادامه خواندن مقاله به پایین بروید ⌄

⌄ برای ادامه خواندن مقاله به پایین بروید ⌄

در اینجا همه چیزهایی است که باید در مورد این دو رویکرد بدانید و اینکه کدام رویکرد باید روی آن کار کنید.

تعادل کار و زندگی چیست؟

نکته جالب در مورد تعادل کار و زندگی این است که بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، معنای متفاوتی دارد.

ایده کلی، با این حال، حول محور تخصیص مقدار دقیق زمان برای کار در هر روز – و جلوگیری از همپوشانی آن کار با بقیه زمان شما است.

شاید بهترین تعریف از مفهوم تعادل بین کار و زندگی از سوی دپارتمان پشتیبانی عملیاتی سازمان ملل آمده باشد

آنها این مفهوم را به عنوان مجموعه ای عملی از اصول خلاصه می کنند که عبارتند از:

  • عدم برنامه ریزی جلسات کاری در خارج از ساعات اداری
  • عدم برنامه ریزی جلسات در زمان استراحت ناهار
  • عدم برنامه ریزی جلسات بعد از ظهر در آخرین روز هفته کاری
  • اجتناب از ارسال (یا تمایل به) ایمیل های فوری مربوط به کار در تعطیلات آخر هفته
  • در نظر گرفتن کار انعطاف پذیر یا سایر برنامه های فشرده

ایجاد دیوارها و مرزهای بین زندگی شخصی و حرفه ای

به عبارت دیگر، هدف تعادل بین کار و زندگی این است که وظایف مربوط به کار محدود به ساعات کاری باشد و به دنبال راه هایی برای تغییر برنامه کاری برای جلوگیری از نقض وقت شخصی باشد.

این یک ایده عالی است – اگر برای اکثر مردم امکان پذیر بود.

برای یک چیز، اکثر کارگران قدرت کنترل خواسته هایی که همکاران، رؤسا و سایرین در حوزه کاری خود از آنها می کنند را ندارند. و حتی زمانی که آنها می توانند، این یک راه حل کامل نیست.

حتی زمانی که کار را به خانه نمی برند، افراد تمایل دارند استرس هفته کاری را با خود به خانه بیاورند. مطالعات نشان داده است که حدود 52.3 درصد از آمریکایی ها ناراضی، بی انگیزه و در کار هستند.

تحت چنین شرایطی، چه کسی می تواند بگوید که تعادل واقعی کار و زندگی یک امکان واقعی است؟

⌄ برای ادامه خواندن مقاله به پایین بروید ⌄

⌄ برای ادامه خواندن مقاله به پایین بروید ⌄

برای اکثر مردم، پاسخ این است که اینطور نیست. این چیزی بیش از یک ایده – و در عین حال یک ایده ناکارآمد نیست. اما این چیزی است که مفهوم ادغام کار و زندگی به دنبال آن است.

ادغام کار و زندگی چیست؟

ایده اصلی پشت مفهوم ادغام کار و زندگی ساده است. این است که از جهات بزرگ و کوچک – ایجاد دیوار بین زندگی حرفه ای و شخصی شما به سادگی غیرممکن است.

بنابراین، به جای شنا کردن بر خلاف جزر و مد، پیشنهاد می‌کند که بهتر است به دنبال راه‌هایی بگردید تا دو بخش از زندگی‌تان را در کنار هم قرار دهید.

تحت مدل ادغام کار و زندگی، هیچ هدف ضمنی برای رسیدن به تقسیم 50-50 بین حرفه ای و شخصی وجود ندارد. این واقعیت را می پذیرد که ایمیل های اضطراری اتفاق می افتد، که گاهی اوقات یک هفته کاری 40 ساعته کافی نیست و برخی از جلسات نمی توانند تا پایان آخر هفته صبر کنند.

در عوض، هدف این است که همه مسئولیت‌های حرفه‌ای و شخصی روزانه را جزئی از یک کل بزرگ‌تر بدانیم و هر روز را بر اساس آن برنامه‌ریزی کنیم.

کار زندگی و زندگی کار

برخورد با مسائل از این طریق، مشکل اصلی پارادایم تعادل کار و زندگی را کنار می‌زند. این تنش ذاتی ناشی از تلاش برای حفظ موانع مصنوعی بین کار و بقیه زندگی شما را از بین می برد. بنابراین، احساس گناهی را که افراد در هنگام دخالت کار در زندگی شخصی آنها احساس می کنند، از بین می برد.

برعکس، همچنین گزارش گناه کارگران را زمانی که احساس می کنند به اندازه کافی بهره وری ندارند، حذف می کند. این موضوعی است که در مکالمه مدیریت کار و زندگی چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. همچنین فضایی را برای بداهه‌سازی برنامه و انعطاف‌پذیری باقی می‌گذارد.

به طور خلاصه، ادغام کار و زندگی نشان دهنده یک رویکرد مبتنی بر واقعیت برای انطباق همزمان با نیازهای کارفرمای شما و نیازهای شخصی شماست.

بنابراین، کدام رویکرد بهتر است؟

حقیقت موضوع این است که هیچ رویکرد واحدی برای مشکل مدیریت کار به عنوان جزئی از زندگی وجود ندارد. اگر شرایط شغلی شما کنترل بالایی بر خواسته های شغلی به شما می دهد، تعادل بین کار و زندگی ممکن است تا حدی امکان پذیر باشد.

اما در غیر این صورت، اگر اصلاً امکان پذیر باشد، تعادل واقعی کار و زندگی بسیار زیاد خواهد بود. و سپس موضوع شخصیت وجود دارد.

⌄ برای ادامه خواندن مقاله به پایین بروید ⌄

⌄ برای ادامه خواندن مقاله به پایین بروید ⌄

برخی از افراد در مدیریت استرس در محل کار مشکل کمی دارند و حتی ممکن است آن را به انگیزه ای برای کار سخت تر تبدیل کنند. برای دیگران، استرس ناشی از کار ناتوان کننده است.

یک مطالعه اخیر نشان داد که از هر چهار کارگر در ایالات متحده، یک نفر به دلیل نگرانی های مربوط به سلامت روان در دو سال گذشته کار خود را ترک کرده است. آنها قربانی شکست مدل تعادل کار و زندگی هستند.

چگونه کار اکنون بر ما تأثیر می گذارد

با تبدیل شدن کار از خانه به حالت عادی، کارمندان نمی توانند ارتباط خود را قطع کنند، ایمیل های تلفن خود را چک کنند، هنگام ناهار تماس بگیرند و در اواخر شب گزارش ایجاد کنند. این ناتوانی در قطع ارتباط در ساعت‌های روزانه کشورها برای برنامه‌ها از 3 ساعت به 4 تا 5 ساعت افزایش یافته است.

از آنجایی که خطوط بین کار، مدرسه و زندگی اجتماعی محو می شود، مردم متوجه می شوند که در یک هفته از بیش از 10 تا 19 برنامه استفاده می کنند. این باعث افزایش ساعات کار آنها می شود که سپس باعث مشکلات شخصی می شود.

از بین بردن سایر علل استرس

با این حال، این واقعیت استدلال دیگری را به نفع رویکرد یکپارچه سازی کار و زندگی ارائه می دهد. با حذف عوامل استرس زای اضافی ایجاد شده توسط رویکرد تعادل بین کار و زندگی، به نظر می رسد رسیدن به یک رسانه شاد امکان پذیر است. استرس های رایج در محل کار باقی می مانند – به عنوان محرک برای برخی، به عنوان مانع برای دیگران – اما هیچ عامل استرس زا اضافی در ترکیب به پایان نمی رسد.

به طور کلی، یکپارچه سازی کار تعادلی است که باید برای اکثر کارگران یک مثبت خالص باشد. تا زمانی که مسئولیت‌های شغلی و زندگی شخصی‌شان را به هر نسبتی که برایشان بهتر است انجام می‌دهند – می‌توانند تلاش‌های خود را برای یکپارچگی کار و زندگی موفقیت‌آمیز بدانند.

کدام رویکرد برای شما مناسب تر است؟

غذای اصلی در اینجا ساده است. اولین مورد این است که افرادی که موفق به ایجاد تعادل بین کار و زندگی شده اند و از آن راضی هستند، لزوما نیازی به تغییر ندارند. اما برای کسانی که این کار را نکرده‌اند، رویکرد یکپارچه‌سازی کار و زندگی شبیه رویکردی است که بیشترین شانس موفقیت را دارد.

برای یک چیز، ادغام کار و زندگی باید یک هدف بسیار دست یافتنی برای گسترده ترین بخش کارگران باشد. این نیازی به تغییر عمده در حجم کاری آنها ندارد. و به ترتیب ایده اختصاص دادن زمان زیادی به کار یا اولویت های دیگر را از بین می برد. همچنین انعطاف پذیری را در هر دو بخش زندگی در اولویت قرار می دهد.

بنابراین، اختصاص زمان اضافی به وظایف کاری در صورت لزوم، یک عمل کاملا قابل قبول است. و همچنین به این معنی است که انجام همین کار برای مسائل شخصی، خواه تعهدات خانوادگی، مسائل بهداشتی، یا حتی تعطیلات نیز خوب است.

خط پایین

ایده ادغام کار و زندگی به معنای همراهی با جریان و انجام تنظیمات لازم است. به جای تلاش برای تقسیم زندگی کاری و زندگی شخصی. بنابراین، این تصدیق واقعیت است به نحوی که ایده تعادل بین کار و زندگی چنین نیست.

⌄ برای ادامه خواندن مقاله به پایین بروید ⌄

⌄ برای ادامه خواندن مقاله به پایین بروید ⌄

تنها به همین دلیل، به نظر می رسد که ادغام کار و زندگی به زودی جایگزین تعادل کار و زندگی به عنوان هدف اصلی اکثریت نیروی کار شود.

با این حال، در پایان تنها زمان مشخص خواهد کرد و هر فرد باید راه حلی را پیدا کند که بهترین کار را برای او دارد. درست همانطور که ادغام کار و زندگی سعی می کند کار را با مسائل زندگی ترکیب کند، انتخاب بین این دو رویکرد نباید به معنای درست یا غلط باشد.

از خود بپرسید کدام یک برای شما مفید است و کدام یک رضایت بیشتری در زندگی به شما می دهد. در نهایت آرامش، شادی و رضایت شما مهم است.

اعتبار عکس ویژه: عزیز آچارکی از طریق unsplash.com

⌄ برای ادامه خواندن مقاله به پایین بروید ⌄

⌄ برای ادامه خواندن مقاله به پایین بروید ⌄

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *