برای احیای بریتانیا از رکود، دولت بعدی باید رشد مناسبی داشته باشد | ریچارد پارتینگتون
باقتصاد ریتا در یک رکود عمیق است. پس از انتشار اخباری مبنی بر سقوط این کشور به رکود در اواخر سال گذشته، اکثر کارشناسان معتقدند که این رکود احتمالا کوتاه مدت و کم عمق خواهد بود. با این حال، تعداد کمی روی بهبودی قوی از سخت ترین دوره استانداردهای زندگی در تقریباً 70 سال گذشته شرط بندی می کنند.
در بیشتر چرخه های اقتصادی قرن گذشته، رشد قوی به طور معمول به دنبال هر دوره رکود اقتصادی بوده است، زیرا خانوارها و مشاغل پس از هر شکست روی پای خود باز می گردند. اما همانطور که برجسته شده توسط مت ویتاکر از طرف اندیشکده Pro Bono Economics، دو دهه گذشته متفاوت بوده است. تولید ناخالص داخلی سرانه در هفت فصل گذشته یا کاهش یافته یا ثابت شده است و اکنون 16 سال از پایان آخرین افزایش پایدار می گذرد.
برای هر کسی که در انتخابات عمومی بعدی پیروز شود، اطمینان از اینکه بریتانیا می تواند از این باتلاق فرار کند، باید اولویت اصلی باشد. پس از بیش از یک و نیم دهه پیشرفت یکنواخت، که توسط بحران هزینه فعلی زندگی محدود شده است، سطح فقر به شدت افزایش یافته است. درآمدهای حاصل از رشد اندکی که به دست آمده است به طور نابرابر توزیع شده و از نظر جغرافیایی نامتعادل است، در حالی که بریتانیا از کشورهای پیشرفته قابل مقایسه عقب است.
با این حال، برای احیای موتور کندوپاش اقتصاد، دولت بعدی باید نوع رشدی را که بریتانیا بیشتر از آن سود می برد، در نظر داشته باشد. این طرح به طور خاص به دو اولویت نیاز دارد: مقابله با نابرابریهای ریشهدار در دهه گذشته، و اطمینان از رسیدگی به بزرگترین چالش همه – بحران آب و هوا.
تاکنون در میان رهبران سیاسی نسبت به تعیین یک نقشه راه واضح بی میلی وجود دارد، به طوری که ریشی سوناک وعده کاهش مالیات را داده است که در اولویت اول شکست خواهد خورد، در حالی که به طور فزاینده ای سیاست هایی را که می تواند به حل دوم کمک کند، هک می کند.
نخست وزیر در اولین هفته های نخست وزیری خود وعده داده بود که بریتانیا را به یک کشور تبدیل کند.ابرقدرت انرژی پاک“. با این حال، از آن زمان به بعد، سوناک از سیاستهای صفر خالص عقب نشینی کرد و به سمت سیاستهای ضد سبز متمایل شد تا حق حزبش را آرام کند. کیر استارمر همچنین یک عقب نشینی مدیریت شده را ترتیب داده است و از ترس اینکه محافظهکاران بتوانند آن را در مبارزات انتخاباتی اسلحه کنند، طرح سرمایهگذاری سبز 28 میلیارد پوندی حزب کارگر را کاهش داده است.
در قلب هر دو یک موضوع مشترک وجود دارد: مقرون به صرفه بودن. پیامدهای بحران مالی سال 2008، همهگیری کووید، برگزیت و کاهش انباشته بهرهوری ناشی از بیش از یک دهه سرمایهگذاری ناکافی محافظهکاران، در واقع تلفات خود را بر خزانه وارد کرده است، همانطور که تقاضای مارپیچ از سوی جمعیت پیر شده است. کسری بودجه دولت از نظر تاریخی بالا است، در حالی که بدهی ملی به بالاترین سطح از دهه 1960 رسیده است.
با این حال، آن را نیز بر روی دو دروغ بازی می کند. اولاً، این عدم اقدام بدون هزینه است. این به وضوح نادرست است، همانطور که 15 سال گذشته سرمایه گذاری کم نشان داده است که زمینه را برای عملکرد ضعیف اقتصادی فعلی ما فراهم کرده است. پیامدهای بحران آب و هوا نیز برای خانوارها و مشاغل پرهزینه تر و واضح تر می شود. و دوم اینکه تنها گذاشتن بخش خصوصی برای شروع رشد و مدیریت انتقال آب و هوا ارزان تر خواهد بود.
هزینه سرمایه گذاری در فناوری های جدید در بخش خصوصی به طور جادویی از بین نمی رود. ترازنامه خانوار به جای پرداختن به ترازنامه دولت – که عمدتاً از طریق مالیات پرداخت می شود – آن را در قیمت هایی که برای آب و برق، کالاها و خدمات در نظر گرفته می شود، انتخاب می کند.
به عنوان یک کاغذ از جناح چپ ثروت مشترک موسسه پژوهشی هفته گذشته نشان داد، سرمایهگذاری دولتی در انرژی پاک میتواند به طور قابلتوجهی ارزانتر از معادل بخش خصوصی باشد، عمدتاً از طریق تفاوت در هزینههای وامگیری ارزانتر که کشورها نسبت به وامگیرندگان شرکتها از آن بهره میبرند، و به خانوارها کمک میکند در صورتحسابهای خود صرفهجویی کنند. سرمایه گذاری در انتقال آب و هوا نیز می تواند به شروع رشد اقتصادی و ایجاد مشاغل و صنایع آینده کمک کند.
در این گزارش، طرحی بلندپروازانه تر برای انرژی بریتانیایی بزرگ کارگر، شرکت تولید انرژی پاک متعلق به عمومی حزب، مطرح شد. بر اساس این گزارش، سرمایهگذاری اولیه 8.3 میلیارد پوندی کارگر از GB Energy میتواند سالانه بین 125 تا 208 میلیون پوند در هزینههای بهره بدهی در مقایسه با وامگیری معادل آن در بخش خصوصی صرفهجویی کند که در مجموع تا 1 میلیارد پوند صرفهجویی میکند.
در حالی که استارمر طرح کلی سرمایه گذاری 28 میلیارد پوندی حزب کارگر را کاهش داد، تصمیم برای حفظ و اولویت بندی GB Energy یک حرکت مهم است. بسیاری از جزئیات در مورد عملکرد آن هنوز نیاز به شفاف سازی دارند. و می تواند جاه طلبانه تر باشد. اما یک شرکت سهامی عام که در انرژی های تجدیدپذیر سرمایه گذاری می کند می تواند به بهینه سازی انتقال به صفر خالص کمک کند.
یکی از انتقادات این است که دولت فاقد دانش شرکتهای بزرگ انرژی است یا نسبت به بخش خصوصی کارآیی کمتری خواهد داشت که بر هزینه تولید انرژی میافزاید. با این حال، بهطور فزایندهای واضح است که بازار بهتنهایی موفق به ارائه خدمات نمیشود، زیرا برخی از ثروتمندترین شرکتهای انرژی در تاریخ، سود خود را به جای انرژیهای تجدیدپذیر به سرمایهگذاران اختصاص میدهند.
طی دو سال گذشته، شرکتهای انرژی از رونق قیمتها از زمان تهاجم روسیه به اوکراین سود بردهاند، و چیزی را که باید سینه جنگ قدرتمندی برای انتقال سبز باشد، فراهم کردهاند. اما تجزیه و تحلیل اندیشکده IPPR نشان می دهد که بریتیش پترولیوم و شل به تنهایی 32.6 میلیارد پوند در سال 2022 از طریق سود سهام و بازخرید سهام به سرمایه گذاران بازگردانده اند – 11 برابر بیشتر از 2.9 میلیارد پوندی که در انرژی های تجدیدپذیر سرمایه گذاری کردند.
در دنیای افزایش هزینههای زنجیره تامین، شوکهای ژئوپلیتیکی و هزینههای استقراض بالاتر در بازارهای مالی، یک شرکت تحت حمایت دولت میتواند با سرمایهگذاری مشترک در کنار آنها، هزینه پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر را برای شرکتهای خصوصی کاهش دهد. زمانی که این رویکرد از قبل در بریتانیا معمول است – فقط در مورد شرکتهایی که متعلق به دولتهای خارج از کشور هستند و نه شرکتهای ما، منطقیتر است.
ارقام از Common Wealth نشان می دهد که 42.2 درصد از ظرفیت نصب شده از مزارع بادی عملیاتی و در حال ساخت در بریتانیا متعلق به نهادهای عمومی خارجی از جمله شرکت های دولتی و صندوق های بازنشستگی عمومی است. فقدان مشارکت خود ما چنین است که دولت بریتانیا کمتر از آن ظرفیت (0.03٪) نسبت به شهر مونیخ (0.85٪) از طریق سهام خود در مزرعه بادی Gwynt y Môr در سواحل شمالی ولز دارد.
دولت بعدی باید انتخاب هایی داشته باشد. تقویت رشد اقتصادی می تواند با تغییر گامی در سرمایه گذاری سبز کمک کند. بهجای عقبنشینی در میان ترسهای مربوط به مقرونبهصرفه بودن، این هزینهی بیعملی است که آسیب بیشتری میزند.