در رادار من: نکات برجسته فرهنگی پوسی سیموندز | فرهنگ
پاوسی سیموندز در سال 1945 در برکشایر به دنیا آمد. او طراحی گرافیک و تصویرسازی را در مدرسه مرکزی هنر و طراحی لندن خواند و اولین کنسرت روزنامه خود را در سال 1969 با یک کارتون روزانه در لندن دریافت کرد. آفتاب. ارتباط طولانی او با نگهبان در سال 1972 آغاز شد. روزنامه طنزهای طبقه متوسط او را به صورت سریالی منتشر کرد جما بووری در اواخر دهه 1990 و تامارا درو در 2005-6; هر دو تبدیل به رمان های گرافیکی شدند و بعدها به فیلم های بلند تبدیل شدند. سیموندز با همسرش، طراح گرافیک ریچارد هالیس، در لندن زندگی می کند. نمایشگاه او Posy Simmonds: Dessiner la littérature تا 1 آوریل 2024 در مرکز پمپیدو پاریس برپاست.
1. کتاب
رویاپردازان اثر ولفرام آیلنبرگر
وقتی درباره این کتاب شنیدم مستقیما بیرون رفتم و آن را گرفتم. درباره چهار متفکر زن – هانا آرنت، سیمون دوبوار، آین رند و سیمون ویل – است و تفکر و تجربه آنها از جنگ و اقتدارگرایی را در دهههای 1930 و 40 دنبال میکند و از نامهها و نوشتههای آنها استخراج میکند. هر کدام داستانی خارق العاده دارند. ویل و آرنت به دلیل اینکه زن، یهودی و روشنفکر بودند سه بار به حاشیه رانده شدند. متنی توسط ویل در سال 1937 نوشته شده است که به طرز باورنکردنی درباره وضعیت سیاسی جهان پیشگویی می کند. کتاب فوق العاده ای است و بسیار خواندنی.
2. مکان
باتلاق های اوئر در ساحل شمالی کنت پادزهر عالی برای لندن هستند. من دوست دارم به آنجا بروم حتی وقتی هوا سرد و تاریک است. بسیار مسطح است، با آسمانهای بزرگ و افقهای بزرگ، و جایی است که احساس میکنید انگلستان در حال فروپاشی است. من پرنده نگر هستم اما عکس نمی گیرم. معمولاً ما فقط در مورد چیزهایی که دیدهایم جستوجو میکنیم و گاهی فهرستهایی از آنچه دیدهایم تهیه میکنیم. روز دیگر سنگهای گردان، ساق سرخها، ویجیها، خرچنگهای کوچک، بازوها و باکلانها وجود داشت، اما هیچ جوجهزن وجود نداشت. در تمام مواقع سال دوست داشتنی است.
3. برقصید
من مشتاقانه منتظر دیدن این هستم. من شنیده ام که به طرز شگفت انگیزی انجام شده و نسبتاً عاشقانه است. این محصول متیو بورن است، بنابراین بسیار سرسبز خواهد بود. من فیلم تیم برتون را ندیدهام که بر اساس آن ساخته شده است، اما میدانم که این یک داستان تراژیکیک درباره یک خارجی است که قیچی برای دست دارد. عشق و قلدری وجود دارد و ظاهراً در لحظات بسیار خنده دار است – ادوارد در نهایت پذیرفته می شود زیرا او آرایشگری و آرایشگری انجام می دهد. باید یک شب خوب باشد، و Sadler’s Wells مفید است زیرا می توانم آنجا راه بروم.
4. میخانه
من برای تحقیق به اینجا رفتم، زیرا می خواستم ببینم در یک میخانه روستایی چه خبر است. این جعبه شکلات جذابیت زیادی دارد زیرا تیرها و برنج ها و چاپ ها و آلوهای واقعی دارد. شب سردی بود، اما میخانه بسیار دنج و پر از مردمی بود که اوقات خوبی را سپری می کردند – و شاید تمام وحشت دنیای بیرون را فراموش می کردند. جای گرم و صمیمی بود و غذا هم خوب بود مخصوصا ماهی. میخانه احتمالاً ناشناس خواهد ماند (در کار من)، اما من بخشی از فضای آن را در نظر خواهم گرفت.
5. تلویزیون
در Waterhole، WildEarth زندگی کنید
من این را تصادفی کشف کردم. این تلویزیون آهسته عالی است که فیلم ویدیویی را از چالههای آبی در آفریقا نشان میدهد – اگر روزی پر از سردرگمی داشته باشید خوب است. نظرات نیز وجود دارد – مخاطبان می توانند با هم ارتباط برقرار کنند و سؤال بپرسند – اما من اغلب صدا را کم می کنم. تنها کاری که انجام میدهید این است که بنشینید و به تماشای اوریکسها یا گلههای فیل بنشینید، که نوشیدن آنها زمان زیادی طول میکشد. زرافهها برای رسیدن به آب باید عقاب خود را گسترش دهند. شبیه سه پایه هستند گاهی اوقات شیر وجود دارد و گاهی اوقات شما یک اسب آبی می گیرید. گاهی اوقات همه چیز در حال وقوع است و شما فقط به آب نگاه می کنید. این فقط فوق العاده آرامش بخش است.
6. خرید کنید
L Cornelissen & Son، خیابان گریت راسل، لندن WC1
من خیلی وقته از این مغازه استفاده میکنم نمای سبز بسیار زیبایی دارد و در داخل آن طیف وسیعی از مواد هنری وجود دارد. من فقط به قصد خرید سه مداد وارد میشوم، اما معمولاً با قلمموها و جوهر قهوهای و لولههای گواش بیرون میروم، و آنها دفترهای طراحی بسیار زیبایی دارند، بنابراین مقاومت در برابر آن سخت است. آدامسها و رزینهای تخصصی هم میفروشند که من از آنها استفاده نمیکنم اما هنرمندان دیگر استفاده میکنند. افرادی که آن را اداره می کنند بسیار خوب هستند و سهام خود را به طرز وحشتناکی خوب می شناسند.