این خداحافظی طولانی مدت محافظهکاران برای کشور سمی است – و کار کارگران را سختتر میکند | جاناتان فریدلند
دبلیومن در مهلکه این دولت هستم، اما برای مدتی بیشتر می سوزد. کسانی که امیدوار بودند سرانجام در 2 مه از بدبختی خود خارج شود، توسط ریشی سوناک در روز پنجشنبه، زمانی که او این گمانه زنی را که ممکن است با فراخوانی یک انتخابات عمومی به چنگال انتخابات محلی که برای آن روز برنامه ریزی شده بود اضافه کند، از بین برد. انتظار طولانی برای پهن شدن این دولت زیر کفش جمعی رای دهندگان ادامه دارد.
ما قبلاً در دولتهای بیحساب زندگی کردهایم، اما این یکی سمیتر است. در دوران سگهای دوران جان میجر، پشتیبانها و پولهای قهوهای برای پرسشهایی که به پایانهای سیاسی اشاره میکردند، مشتاق بود. این بار پوسیدگی شدیدتر است.
ما نخست وزیری داریم که بیش از 24 ساعت طول کشید تا بپذیرد که اظهارات بزرگترین کمک کننده حزب – که پیشنهاد می کرد دایان ابوت “تیراندازی شود” و اینکه نماینده پارلمان هاکنی نورث باعث شد “از همه زنان سیاه پوست متنفر باشید” – در واقعیت، نژادپرست به نظر میرسد تا آن زمان، داونینگ استریت اصرار فرانک هستر، غول فناوری سلامت را پذیرفته بود که استناد به ابوت در مورد نفرت از افراد زن و سیاهپوست «هیچ ربطی به جنسیت و رنگ پوست او نداشت». با این حال، پذیرش دیرهنگام بدون قولی مبنی بر بازگرداندن 10 میلیون پوندی که هستر داده است، و نه کمک مالی اضافی 5 میلیون پوندی را گزارش کرد. به نظر میرسد موضع محافظهکاران این است: ممکن است به خاطر اظهارات نژادپرستانه مقصر باشد، اما پول هستر خوب است و ما به آن چسبیدهایم.
چه تلاش های مخفیانه و صورت حساب های هتل پاریس ریتز در سال های اصلی، نژاد و نژادپرستی تا آخرین روزهای سوناک است. مایکل گوو روز پنجشنبه تعریف جدیدی از افراط گرایی ارائه کرد که امیدوار است گروه ها و سازمان های نئونازی را با آنچه که او «جهت گیری و باورهای اسلامی» می خواند، هدف قرار دهد. این اقدام او درست زمانی انجام میشود که راستگرایان محافظهکار فرصت جنگ فرهنگی را در بهرهبرداری از احساسات ضد اسلامی مشاهده کردهاند، و حزب کارگر را در برابر افراطگرایی اسلامگرا یا حتی در دام آن بسیار ضعیف میدانند. فرار لی اندرسون به اصلاحات، پس از اینکه وی گفت که شهردار لندن، صادق خان، توسط “همسران اسلامگرا” کنترل می شود، برخی از محافظه کاران را به این نتیجه رساند که خطر سبقت گرفتن از راست اسلام هراس وجود دارد – و این حوزه ای است که به آن نیاز دارد. تغذیه شدن.
در این شرایط، تعجب آور نیست که دولت در حال حرکت به افرادی است که از پناهندگی محروم می شوند تا 3000 پوند برای “تشویق” آنها به نقل مکان به رواندا، طرحی که به نقل از همتای کارگری استوارت وود، پیشنهاد می کند “دولتی که آنقدر مصمم است تا قاچاقچیان مردم را بکوبد. تصمیم گرفت به آنها یارانه بدهد“. همان عناصر تکرار می شوند: یک حزب حاکم که زمانش رو به اتمام است و در ناامیدی خود به این نتیجه رسیده است که آخرین درز آرا مین گذاری شده از جمله کسانی است که خواستار تبدیل شدن چهره خشن تر به پناهندگان و اقلیت ها هستند.
هر چه این مدت طولانی تر شود، برای کشور بدتر است. در حالی که دولتهایی که در تنگنای مرگ قرار دارند ممکن است نتوانند کارهای خوبی انجام دهند – با اعلام برنامههای بلندمدت که هرگز اجرا نخواهند کرد – آنها میتوانند آسیب زیادی به بار آورند.
اما این دوره برای حزب کارگر نیز بد است. توصیههای یودا روی جنکینز به اوبی وان-کنوبلر جوان در اواسط دهه 1990 اکنون به دلیل استفاده بیش از حد خسته شده است، اما همچنان صادق است: یک رهبر اپوزیسیون با پیشتازی بالای نظرسنجیها مانند مردی است که یک گلدان گرانقیمت مینگ را روی یک مینگ حمل میکند. کف صیقلی این کار در حال حاضر سخت است و کیر استارمر حداقل 18 ماه است که در آن بوده است، از زمانی که حمایت محافظهکاران پس از افشاگریهای پارتیگیت، برکناری بوریس جانسون و افتضاح لیز تراس به وجود آمد. سوناک با رد کردن 2 می، این راه رفتن را در کف براق بسیار طولانی تر کرد.
سران حزب کارگر را به هم می زند. آنها سه یا چهار نسخه مختلف از “شبکه” دارند، که در آن اعلامیه های خط مشی کلیدی و موارد مشابه را برنامه ریزی می کنند، یکی برای هر تاریخ احتمالی انتخابات. یکی از مشاوران نزدیک استارمر میگوید: «این ذهن را به خود مشغول میکند.
اما مشکلات اساسی تر از زمان بندی صرف هستند. به عنوان یک چیز، هرچه این مدت طولانیتر باشد، محافظهکاران زمان بیشتری برای سرقت آنچه در غیر این صورت ممکن بود تعریفکننده تعهدات مبارزاتی برای حزب کارگر باشد، دارند. کارگر آن را گرامی داشت تمدید مالیات بادآورده بر شرکت های سوخت فسیلی و مالیات خود را بر غیر خانوارها توتمی کرده بود. جرمی هانت در بودجه هفته گذشته خود هر دو را رد کرد.
بدتر از آن، خداحافظی طولانی مدت با محافظهکاران مستلزم آن است که حزب کارگر موضعی را که باید قبل از هر انتخابات اتخاذ کند حفظ کند – اطمینان دائمی در زمینههایی که حزب به عنوان «ضعفهای اصلی برند» تعریف میکند، یعنی اقتصاد، امنیت ملی، و اخیراً اضافه شده است. مرزها و مهاجرت – برای مدت طولانی، عضلات شروع به درد می کنند.
در تلاش برای اثبات احتیاط مالی، استارمر و صدراعظم سایه اش، ریچل ریوز، پیش از این اعلام کرده اند که ایده بزرگ حزب کارگر به نصف کاهش یافته است: سرمایه گذاری سالانه 28 میلیارد پوندی سبز. مشکل اینجاست که هر چه مدت زمان طولانی تری انتخابات برگزار نشود، ریوز باید اطمینان بیشتری ارائه کند. شاهد واکنش او به آن اقدام دزدی سیاسی توسط هانت باشید. ریوز گفت که او 2 میلیارد پوندی را که برای حذف غیرخانگی ها برای خرج کردن در NHS و کلوپ های صبحانه مدرسه برنامه ریزی کرده بود – و هانت به جای آن به کاهش بیمه ملی منحرف کرد – پیدا خواهد کرد. کاهش هزینه های دیگر. او نمی توانست با برش NI هانت مخالفت کند. او نمی توانست مالیات دیگری را به جای آن پیشنهاد کند. خدای صحت مالی قبل از انتخابات، که وفاداری به آن با تجربه شکست زنجیرهای کارگر شکل گرفت، از او خواست که در عوض برنامههای مخارج خود را کاهش دهد.
و می تواند حتی یک اقتصاددان آموزش دیده و با تجربه مانند ریوز را وادار کند که همانطور که در این ماه انجام داد، به گذشته اشاره کند. تعلیمات تاچری مدیریت مالیه عمومی مانند متعادل کردن حسابها در بودجه خانوار است – تصوری که سوسیال دموکراتهای کینزی را خشمگین میکند که میدانند گاهی اوقات منطقی است که دولتها، بر خلاف خانوادهها، راه خود را از بحران صرف کنند.
نتیجه این است که استارمر و ریوز زمان زیادی را صرف میکنند تا به رایدهندگان بگویند که چه کاری نمیتوانند انجام دهند، نه اینکه چه کاری انجام خواهند داد، دومی همین آخر هفته گذشته توضیح داد که یک دولت کارگر نمیتواند «فوراً همه چیز را برگردانید“. من واقعاً این نیاز به اطمینان را درک می کنم، اما هزینه دارد. رای دهندگان می دانند که کشور به شدت و به شدت نیازمند سرمایه گذاری است. آنها میدانند که چیزهای زیادی وجود دارد که کار نمیکند یا تحت فشار قرار میگیرد، چه جراحیهای پزشک عمومی، چه دادگاهها، خدمات سلامت روان یا سیستم حملونقل. هنگامی که آنها می شنوند که حزب کارگر با احتیاط صحبت می کند، در شرایطی که اوضاع بسیار وخیم است، یا در نهایت امیدوار می شوند که حزب فقط برای گذراندن روز رای گیری دروغ می گوید – و ممکن است پس از رسیدن به قدرت، جو بایدن را انجام دهند و خیلی بیشتر از آن هزینه کنند. آنها قول دادند – یا به طور کلی امیدشان را رها کردند.
درست است که برای پیروزی حزب کارگر در انتخابات، ایجاد اعتماد در میان شکها مهمتر از شور و شوق در میان حامیان است. من آن را می بینم. اما، اگر حزب کارگر پیروز شود، برای اقدام نیز به یک مأموریت نیاز دارد. اگر به نام اطمینان بخشی از یک پیشنهاد معمولی را جبران کند، در نهایت چیزی باقی نخواهد ماند. برای پایان دادن به این دوره پایان ناامید بشدت نیاز دارد. به خاطر حزب کارگر و کشور، روز انتخابات نمی تواند به زودی فرا برسد.
-
جاناتان فریدلند ستون نویس گاردین است
-
آیا نظری در مورد موضوعات مطرح شده در این مقاله دارید؟ اگر مایلید تا حداکثر 300 کلمه پاسخی را از طریق ایمیل ارسال کنید تا برای انتشار در بخش نامه های ما در نظر گرفته شود، لطفا اینجا را کلیک کنید.