بررسی فیلارمونیک برایان انو و دریای بالتیک – مانورهای ارکسترال با پادشاه محیط | برایان اینو
منبسیار نادر – و از نظر مفهومی کنجکاو – برای یافتن هنرمندی به نوآوری و فناوری پیشرو مانند برایان انو در شرکت یک ارکستر بزرگ است. صحنه امشب مملو از سازهای «میراث» است که برادران اهل فن بیشتر به آن می گویند – کرنت های شلوغ و ویولن سل احساساتی، لوله های غوغایی و تیمپانی های خودمهم. این تور اولین باری است که این چندتایی، طراح اپلیکیشن و متخصص موسیقی مولد با ارکستر اجرا کرده است. همچنین ظاهراً اولین تور انفرادی او از هر نوعی است – علیرغم اینکه نیم قرن طول کشیده است.
در شرکت از فیلارمونیک دریای بالتیکبه لطف سفارش دوسالانه ونیز، انو در حال اجرای زنده آلبوم 2016 خود است. کشتی دو بار در یک شب در لندن. کمک کننده است، این گروه بیش از حد تحت تأثیر سخت گیری های گذشته نیست: BSP یک گروه چند ملیتی است که اغلب قطعات را به خاطر می سپارد تا نوازندگان بتوانند در اطراف قدم بزنند. صحنه امشب مملو از نوازندگان است، برخی از آنها در محل ثابت هستند – چنگ، کیبورد، نوازندگان ویولن سل و نوازندگان کوبهای – اما بقیه در حال حرکت هستند، اغلب رو به روی تماشاگران، التماس یا در چالش، یا خمیده در آرامش هستند. .
در مرکز صحنه تاریک خود Eno با ژاکت صورتی، مانند قلب تپنده، قرار دارد. کنترل ماموریت او یک بانک الکترونیک و یک میکروفون است. در کنار او بازیگر پیتر سرافینوویچ است که به طور جدی سخنان او را به زبان می آورد خورشید متزلزل (ii): ساعت نازک است – افکار قابل قبول در مورد جنگ که توسط الگوریتم ایجاد شده است. در طرف دیگر انو، ملانی پاپنهایم، خواننده است که آواز، غرغر و هارمونی بیشتری ارائه می دهد.
اگرچه او برای اولین بار با نواختن کیبورد برای Roxy Music، یک شیک پوش بداخلاق در آرایش کامل به شهرت رسید، Eno اغلب خود را به عنوان یک غیر موسیقیدان توصیف کرده است. حقیقتی در اینجا وجود دارد. پدربزرگش ممکن است اعضای کلیسا را تعمیر کرده باشد، اما اینو تربیت کلاسیکی نداشت. او در روزهای پر سر و صدای مدرسه هنر در اواخر دهه 1960 با ماشین صدا می ساخت، یک تمرین هنری شبیه به فرم های بصری یا مفهومی. Eno که احتمالاً اکنون به عنوان پدر موسیقی محیط و همچنین تهیه کننده دیوید بووی، U2 و Coldplay شناخته می شود، در دهه 70 اصطلاح “محیط زیست” را به عنوان راهی برای توصیف آهنگ هایی که در هیجان پاپ، کلاسیک یا حتی جاز نیستند ابداع کرد. سازهها، اما میتوانند سه بعد فضایی، با بافت و احساسات واقعی مانند آب و هوا را پر کنند.
بنابراین در حالی که کنسرت امشب به طور کامل از سنتی ترین کیت هنرستان استفاده می کند، این کشتی بیشتر شبیه یک چیدمان صوتی قادر مطلق است که در آن تمام ارکستر حضور فیزیکی غیرقابل انکاری دارد. صداها اغلب تاریک و بدخواهانه هستند و عمدتاً با نورهای کم سولفور در نیمه اول مقبره روشن می شوند.
بعدها، حال و هوای مرثیهآمیزتر میشود، با راحتی و نشاط در تعداد بازیکنان: 32 نوازنده روی صحنه هستند. پوشش متورم Velvet Underground’s من آزاد شدم – اوج آلبوم و، شاید، کنسرت به طور کلی – سرود به نظر می رسد، و کمتر شبیه به Velvets است تا یک گروه کاملاً متفاوت دهه 60: Beach Boys. این متعارف ترین لحظه عصر است، اما به زیبایی کار می کند.
با این حال، در چشمگیرترین حالت خود، این سازهای آکوستیک اغلب کاملاً الکترونیکی به نظر می رسند: آنها بدون سرنشین، ناله و هجو. آنها به وضوح ناله های ارگانیک و سه بعدی بدنه کشتی یا غوغای فراگیر نبرد در طول طوفان در دریا را تقلید می کنند (دو لوله های چرخشی اینجا سخت کار می کنم). Eno گفته است الهام برای کشتی برخاسته از تایتانیک و جنگ جهانی اول – هر دو نمونههای عظیمی از غرور انسانی، که وحشتهایشان در آهنگ اصلی آشکار شده است. خورشید متزلزل (i)، اساسی ترین هدایای شب است.
صدای او – او به دلیل سرماخوردگی عذرخواهی می کند – در ترکیب بالا است و اغلب مملو از اثرات ملایم است. اما علیرغم مضمون دریایی، اینها در اصل ضد سولههایی درباره «توهم کنترل» و «موج، پس از موج، پس از موج» اقیانوس بیرحم، ویرانی و حماقت انسانی هستند. حتی آهنگ باشکوه و مجاور انجیل Velvets درباره رهایی از یک “توهم” است – فقط برای در آغوش کشیدن دیگری.
انکورها که از نقاط دوردست دیسکوگرافی وسیع انو کشیده شده اند، بیشتر به سمت کارهایی که صدای او در آن حضور دارد، تمایل دارند تا مجموعه ای از بهترین آثار محیطی. چه کسی فکر می کند و زنگ ها وجود داشت تاریخ از سال گذشته بسیار مبتنی بر آهنگ ForeverAndEverNoMore، و کنار این رودخانه از سال 1977 قبل و بعد از علم. دنیای طبیعی اغلب در برخی از این انتخابها برتر است، و تلخی و شیرینی بالآلود آنها، شاید کمی بیش از حد به سمت چیزهای صرفاً خوشایند و نه واقعاً زیبا گرایش دارد.
این واقعاً غوغا و رونق ویرانی است – ناله ویولن سل که توسط نیروهای تاریک غلبه می کند – که در این کنسرت به موقع درباره جنگ طنین اندازترین است. جالب تر از همه، Eno آهنگ 2005 Bone Bomb خود را احیا می کند. او ریشه این آهنگ را در دو داستان روزنامه توضیح میدهد، یکی درباره زنی که میخواست یک بمبگذار انتحاری فلسطینی شود و دیگری درباره یک پزشک اسرائیلی که تکههایی از استخوان را از میان قربانیان برداشت. صدای انو در حالی که او «تغییر منظور کردن» آهنگ بعدی را توصیف میکند بهطور شنیدنی تکان میخورد – چیزی که به سختی وجود دارد. ساخت باغ از سکوت – به عنوان “مرثیه ای برای مردم در اسرائیل و فلسطین”.