MasterChef 20 ساله شد! رقابت آشپزی بهتر و بهتر می شود | سرآشپز
آراخیراً، در خانه یکی از دوستان، کنترل از راه دور را به من دادند و به من گفتند “چیزی بپوش”. این یک مسئولیت بزرگ است و فشار عرق کف دست ممکن است توضیح دهد که چگونه در کانالی قرار گرفتم که آنها نمیدانستند دارند، بدون اینکه بدانند چه ترکیبی از دکمهها را فشار دادم تا به آنجا برسم. مهمتر از آن، این است که چگونه همه ما به تماشای چندین قسمت از یک مجموعه MasterChef از حداقل پنج سال پیش رسیدیم. توجه داشته باشید “چند قسمت”: ممکن است به طور تصادفی به آنجا رسیده باشیم، اما با انتخاب خودمان ماندیم.
MasterChef در آستانه ورود به فصل بیستم است و بی بی سی به درستی در حال و هوای جشن است. در سال 2005، این قالب احیا، جاز و مدرن شد. روزهای لوید گراسمن، از سال 1990 تا 2000، شلوغ تر و بسیار رسمی تر بود. در سال 2005، گرگ والاس و جان تورود آمدند. بیش از دو دهه در راس کار، آنها “پایه بیسکویت کره ای” را به وقوع پیوستند و آشپزی رقابتی تلویزیونی را دوباره سرگرم کردند. من می گویم سرگرم کننده است. من مطمئن نیستم که شرکت کنندگان در هنگام سرو کردن یک فروپاشی شلخته که قرار بود ادای دستور غذای مادرشان را به سه قهرمان سابق صمیمی کنند، چقدر لذت می برند، اما اگر آنها سرگرم نمی شوند، حداقل بینندگان هستند. تنش قابل لمس است. به من یک استعداد نازک و خام بدهید که نمی تواند تافی را بشقاب بپزد اما غذاهایی با طعم استثنایی درست می کند و من همه چیز را آماده می کنم.
در 20 سالگی، MasterChef به آن موسسه تلویزیونی کمیاب تبدیل شده است که هیچ نشانه ای از جوش خوردن نشان نمی دهد. در هر صورت، فقط رشد کرده است، مانند یک سوفله کامل اسطوره ای. اسپین آف ها عالی هستند. من نسخه سلبریتی را دوست دارم، زیرا آنها افراد مشهوری را انتخاب میکنند، در حالی که لزوما آشپزی شایسته نیستند، بنابراین شما میتوانید فجایع واقعی را ببینید. من در مورد لذت بردن از این احساس بدی ندارم که وقتی تیم پیر بیچاره از کترینگ موفق به تولید “موساکای معروف” خود نمی شود. من حرفهایها را به دلایل مختلف دوست دارم، زیرا این موضوع جدیتر و فنیتر است و ریسکها بیشتر است، اگرچه وقتی یک حرفهای گوشت گوسفندش را با گوشت گوسالهاش اشتباه میگیرد، احساس بدی دارم.
اما MasterChef اصلی هنوز هم پیشتاز است. دوام می آورد زیرا به فرمول می چسبد. این به اندازه یک دستور العمل قابل اعتماد برای اسفنج ویکتوریا آشنا است. در حالی که آنها گهگاه دور یا ایدههای جدیدی را اضافه میکنند، اینها معمولاً بهجای تعمیرات اساسی، تغییراتی هستند. دو مورد جدید برای فصل 20 وعده داده شده است: “Basic to Brilliant” آشپزها را می بیند که یک عنصر روزمره را تغییر می دهند، در حالی که “Think on their Feet” مانند تست اختراعی دیگری به نظر می رسد که با درخشندگی ملایمی همراه است. در آشنایی آن چیزی بسیار آرامش بخش وجود دارد. برندگان و شرکت کنندگان قبلی نمایش والاس و تورود راه اندازی مجدد شده، مانند توماسینا میرز (برنده سری اول)، مت فولاس (سری پنج) و کنی توت (سری 14) مرتباً برای داوری برمی گردند، بنابراین حس تداوم قوی وجود دارد. و همچنین نشانی واقعی از آنچه برنده شدن در نمایش می تواند برای جاه طلبی های آشپزی انجام دهد.
این بدان معنا نیست که MasterChef در یک رکود است. هر سریال قدیمی را تماشا کنید و متوجه خواهید شد که چه چیزی در آن زمان مد بود. دوران پوره گوش ماهی و نخود وجود داشت که تقریباً برای هر پیش غذا سرو میشد و خطر بسیار خاصی را ایجاد میکرد که آیا گوش ماهی ممکن است نیم پز یا بیش از حد پخته شود. دوران چیپس های سه گانه کاملاً ناپدید شده است، اگرچه دستفروشان اختصاصی میخانه گراب هنوز هم دوست دارند هر از گاهی آن را به چرخش درآورند. فوم ها و امولسیون ها، ژل ها و توپ ها وجود داشته است. من کاملاً به دوران تاکو علاقه دارم، که گمان میکنم اکنون در حال فروپاشی است. و در زمانهای اخیر، غذاهای خیابانی با مضمون غذای خیابانی غلیظ و سریع بوده است.
با این حال، چیزی که واقعاً آن را به کار میاندازد، بخش اصلی تلویزیون واقعیت «سفر» است. یک نفر همیشه از پشت گروه به سوپراستار غیرمحتمل میرود و مهارتهایی را که در طول مسیر از رستورانها و سرآشپزهای شیک مختلف یاد میگیرند، بالا میبرد. زمانی که به فینال میرسیم، وقتی سه شرکتکننده از یک سری چالشهای سخت عبور میکنند، بالاخره پشت سرآشپزهای سفیدشان را میبینیم. خانواده و دوستان در مورد اینکه این برای آنها چه معنایی دارد صحبت می کنند، و اغلب، معنای زیادی دارد. جای تعجب نیست. MasterChef یک تیتان تلویزیونی است و هنوز هم ستاره های آشپزی را خلق می کند. من را برای 20 سال دیگر درام با فوندانت شکلاتی ثبت نام کنید.