بررسی ترومن و آتش افروزان – احیای به موقع دیستوپی دهه 50 | تئاتر
تیدر اینجا زمان بسیار خوبی برای احیای کمدی سیاه ماکس فریش در سال 1953، بیدرمن و آتش افروزان، در مورد دیستوپیایی است که در آن آتشسازان در حال بیهوشی هستند. شهری شعله ور است و مقامات آن در تعقیب کسانی هستند که آتش روشن می کنند. نماد طبل های نفت روی صحنه در زمان اضطراری آب و هوایی ما به شدت طنین انداز می شود.
این طرح که توسط سایمون استفنز اقتباس شده و با آهنگهای کریس تورپ همراهی میشود، نشان میدهد که چگونه انفعال به اعمال نادرست دامن میزند: جوزف اسمیت (تامی اولدروید)، با لباسهای راه راه زندانی، خود را در خانه ترومن ثروتمند (آدام اوورز) پنهان میکند و همسرش (نادین آیوی بار). احساس گناه طبقه متوسط، سرمایه دار فاسد، آنها را وادار می کند که چشم خود را بر روی همه نشانه هایی ببندند که یک آتش افروز – و دستیارش (آنجلا جونز) – در میان آنها زندگی می کنند.
این ممکن است به استعاره ای قدرتمند برای کوری عمدی نسبت به فاجعه آب و هوایی در برخی نقاط جهان ما تبدیل شود (در یک سخنرانی پس از نمایش بحثی با Just Stop Oil وجود دارد)، یا حتی واکنش غرب به وضعیت غزه. پتانسیل دیدن چنین رزونانس هایی در دنیای واقعی وجود دارد، اما درام اینجا فاقد قدرت است.
دنیای کمی وجود دارد – ما کجا هستیم و انگیزه این آتش افروزان چیست؟ – و پوچ گرایی زنده نمی شود و بیش از حد شبیه کوکی ساختگی است. به نظر میرسد که ترانهها به جای اینکه از درام تکامل یافته باشند، کفشدار هستند، اگرچه وجود دارند اجرای پر جنب و جوش توسط بازیگران جوان از نمایندگی شرکت تئاتر.
به کارگردانی ابیگیل گراهام، یک درامر (لوسی یتس) و نوازنده گیتار (آرون داگلاس) برای گروه کر یونانی آتش نشانان فریش. آنها از یک گروه مستقل بیرون میآیند و صداهای خندهدار نیز ایجاد میکنند که خندهدار هستند (صدای بلند وقتی اسمیت در حال خوردن غذا است) اگرچه آن شوخی را تکرار میکنند. اما آهنگ ها، در بهترین حالت، یکسان به نظر می رسند، در حالی که ضعیف ترین آهنگ ها خواب آلود هستند.
شخصیتها کارتونی هستند، که برای اسمیت بهعنوان یک بدجنس کمیک بخوبی کار میکند، اما تغییر ترومن از صاحب خانه خشمگین به متحد راضیکننده با مداخلهگران در اتاق زیر شیروانیاش معتبر یا منسجم به نظر نمیرسد.
تلاشهایی برای تهدید Pinteresque (با شباهتهایی به جشن تولد، که چهار سال پس از نمایشنامه فریش نوشته شده است) وجود دارد، اما آنها نیز کمتر مورد اتهام قرار میگیرند. وقتی آتش می سوزد و آژیرها شروع به زاری می کنند، ما احساس فوریت نمی کنیم.