مشکلات سیستمی فراوان چین بر چشم انداز آن برای سال 2024 غالب است | جورج مگنوس

تیهنگامی که آژانس رتبه بندی ایالات متحده مودیز چشم انداز رتبه اعتباری A1 چین را در ماه گذشته از ثبات به منفی کاهش داد، واکنش های متضادی وجود داشت. بازارهای مالی، با تمرکز بر اقتصاد، به سختی به آن توجه کردند. رسانه های دولتی چین، با نگاه به سیاست، قرمز را دیدند. گلوبال تایمز آن را “مغرضانه و غیرحرفه ای” خواند. چند روز بعد، وزارت امنیت دولتی بیانیه ای صادر کرد که در آن تصریح کرد که تنها هدف از “گفتگوهای منفی”، تردید یا انکار سیستم سوسیالیستی چین و مهار توسعه آن است.

نگرش خاردار حزب کمونیست چین به انتقاد غیر معمول نیست. به جای آن، روایتی از موفقیت مستمر را که در آن نقش خود محوری است، تبلیغ می کند. این کشور تشخیص می‌دهد که چین امروزه با چالش‌های بزرگی مواجه است، اما آنها را به اعتماد پایین نسبت می‌دهد، فکر می‌کند زودگذر هستند و می‌گوید که در سال 2024 حل خواهند شد.

با این حال، واقعیت این است که مشکلات سیستمی در طول سال‌ها به ویژگی‌های اقتصاد ۱۹ تریلیون دلاری چین تبدیل شده‌اند. بازار املاک و مستغلات پس از یک رونق تقریباً ناگسستنی 20 ساله، که خود دولت آن را تشویق می‌کرد، واژگون شده است. مسکن با حدود یک چهارم تولید ناخالص داخلی، اکنون با سال‌ها انقباض مواجه است، زیرا با مازاد عرضه مزمن و تشکیل خانوارهای کمتر سازگار می‌شود. توسعه دهندگان املاک، دولت های محلی و شرکت های دولتی سطوح بالایی از بدهی دارند و بسیاری از آنها با مشکلات ارائه بدهی مواجه هستند. فقدان واقعی تورم منعکس کننده تقاضای کل ناکافی است. توقف رشد بهره وری، سیاسی شدن مقررات و محیط کسب و کار، پیری سریع، بیکاری زیاد جوانان و نابرابری نیز برجسته است.

ممکن است جلب توجه به این موارد در دومین اقتصاد بزرگ جهان، مرکز صادرات جهانی، زنجیره‌های تولید و تامین، و خانه برندهایی مانند علی‌بابا، تنسنت و تیک‌توک، سخت به نظر برسد. با این حال، ژاپن، 30 سال پیش، به ما یادآوری می‌کند که وجود جزایر برتری و رهبری فناوری، و همچنین عدم تعادل عمیق اقتصادی، کاهش باد حباب‌های دارایی، بدهی بیش از حد، و ضعف‌های نهادی که رشد و رفاه را به خطر می‌اندازد، کاملاً ممکن است. توانمندی های تکنولوژیکی نمی تواند مانع از تسلیم شدن ژاپن در برابر دهه های از دست رفته ضرب المثل خود شود و دلیلی وجود ندارد که در مورد چین متفاوت فکر کنیم.

چشم انداز چین در سال 2024 احتمالاً چالش برانگیزتر از سال گذشته خواهد بود. این حزب احتمالاً مجدداً هدف رشد تولید ناخالص داخلی 5 درصدی را اتخاذ خواهد کرد، اما ممکن است نسبت به سال 2023 که در مقایسه با سال 2022 ضعف کووید را داشت، دست نیافتنی تر باشد.

ماه گذشته، کنفرانس سالانه کار اقتصادی مرکزی اولویت‌های سال 2024 را تعیین کرد، از جمله نوآوری در علم و فناوری، تقاضای قوی‌تر، ثبات، توسعه و ادغام روستایی، و سرمایه‌گذاری کم کربن و زیست‌محیطی. با این حال، دولت همچنین با اشاره به تقاضای ناکافی، ظرفیت مازاد در چندین بخش، انتظارات ضعیف اجتماعی و “ریسک‌های بی‌شمار و خطرات پنهان”، گفت که موانع برای بهبود همچنان باقی است.

کسانی که انتظار محرک های اقتصادی کلان و اصلاحات معنی دار را دارند، همچنان ناامید خواهند شد. برخی کاهش مالیات و کاهش کارمزد برای مشاغل و حمایت بیشتر از بازار مسکن در محاصره وجود خواهد داشت اما فقط برای ایجاد ثبات در اقتصاد. سیاست های پولی و اعتباری “محتاطانه” باقی خواهند ماند. هیچ پیشنهادی مبنی بر اینکه دولت اقدامات جدی برای افزایش تقاضای مصرف کننده و درآمد خانوار اتخاذ کند وجود ندارد. گزارش شده است که در عوض تصمیم گرفته است «تبلیغات اقتصادی و هدایت افکار عمومی را تقویت کند و روایت مثبتی از اقتصاد چین را ترویج کند». به عبارت دیگر تشویق کردن.

به راحتی می توان فهمید که چرا شی جین پینگ قصد داشت در ماه نوامبر در سانفرانسیسکو با جو بایدن ملاقات کند. هر دو طرف می خواستند مهمترین روابط خارجی خود را حداقل برای مدتی تثبیت کنند و منافع شی به وضوح اقتصاد بود. او همچنین اخیراً در پکن با مقامات کمیسیون اتحادیه اروپا ملاقات کرد تا سعی کند اتحادیه اروپا را برای تجارت و دسترسی به فناوری نزدیک نگه دارد، اما از نظر سیاسی از ایالات متحده فاصله داشته باشد.

با این حال، هیچ کس نباید فریب بخورد و فکر کند که گرم شدن جزئی با ایالات متحده و اتحادیه اروپا بیش از مصلحت است. در واقع، یک تهدید جنگ تجاری جدید در افق ظاهر می شود، به ویژه در مورد اتحادیه اروپا.

سیاست صنعتی چین، مبتنی بر گسترش سرمایه‌های صنعتی در مقیاس بزرگ و یارانه‌های دولتی و دسترسی به فناوری خارجی، در گذشته منجر به افزایش ظرفیت در حوزه‌های حساس مانند فولاد و انرژی‌های تجدیدپذیر شده است و اکنون در خودروهای برقی و باتری‌های چینی منعکس شده است. تولید صنعت خودروسازی چین با کمتر از 60 درصد استفاده از ظرفیت تولید می کند و حدود 12 درصد از 27 میلیون واحد تولید فعلی خود را صادر می کند که در آن سهم خودروهای الکتریکی به طور پیوسته در حال افزایش است.

تعرفه 27.5 درصدی آمریکا بر واردات خودروهای ساخت چین، این کشور را به بازار سخت تری تبدیل کرده است. این کشور همچنین تلاش می کند ظرفیت تولید خود را در خودروهای الکتریکی جدید، انرژی های تجدیدپذیر و نیمه هادی ها از طریق تصویب قوانین کاهش تورم و چیپ ها و علم، و اعمال کنترل های صادراتی بر فروش محصولات حساس به چین، تقویت کند. اگر ترامپ در ماه نوامبر مجدداً انتخاب شود، احتمالاً موضع دو حزبی در مورد چین تغییر نخواهد کرد، اما او ممکن است دوباره مانند دوره اول خود بر سیاست تجاری تأکید کند.

اروپا، جایی که نرخ تعرفه‌ها بسیار پایین‌تر است، فرصت بسیار مناسب‌تری را برای صادرات خودروهای چینی و ظرفیت مازاد آن فراهم می‌کند. برای این منظور، کمیسیون اتحادیه اروپا تحقیقات ضد یارانه ای را آغاز کرده است که ممکن است منجر به محدودیت و تعرفه بر واردات خودروهای الکتریکی ساخت چین شود. خودروسازان آلمانی و دیگر خودروسازان در برابر افزایش شدید واردات خودروهای چینی، به ویژه خودروهای برقی، می لرزند.

چین در مواجهه با مجموعه ای از مشکلات اقتصادی داخلی، به طور ایده آل باید اصلاحات بازار و ساختاری را جایگزین استراتژی آشناتر دوبرابر کردن سرمایه گذاری و صادرات بالای تولیدی کند. اما نمی شود. در نتیجه، اقتصاد همچنان نامتعادل تر خواهد شد. این تمرکز سیاست دور جدیدی از جنگ تجاری را آغاز می کند زیرا صنعتی شدن و صادرات چین، ایالات متحده و اروپا را مجبور به واردات بیشتر محصولات چینی و غیرصنعتی شدن می کند.

ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای صنعتی به این شکل با فروتنی به گورستان صنعتی زدایی دیگری نخواهند رفت.

جورج مگنوس همکار پژوهشی در مرکز چین دانشگاه آکسفورد و در سواس و نویسنده کتاب پرچم‌های سرخ: چرا چین شی در خطر است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *