نقد و بررسی An eyeful of Soho sinners: Douglas Gordon’s All I Need Is a Little Bit of Everything | داگلاس گوردون
Eاعتقادات اخلاقی بسیاری از هنرمندان قرن 21 را هدایت می کند، اما داگلاس گوردون یک نوع متفاوت از اخلاق گرایان است. مشکلاتی که او را آزار می دهد مربوط به کتاب مقدس است. او به ذات خیر و شر وسواس دارد و به نظر می رسد به گناه و وجود روح انسان اعتقاد دارد.
Confessions of a Justified Sinner، اثر ویدئویی که در سال 1996 جایزه ترنر را برای او به ارمغان آورد، نگرانی های متافیزیکی او را کاملاً نشان می دهد. این یکی از قدیمیها اما خوبهاست که روی تپه عظیمی از مانیتورهای تلویزیونی در گاگوسیان پخش میشود، بخشی از گلچین قابل حمل با عنوان تقریباً هر فیلم و فیلم ویدیویی از حدود سال 1992 تاکنون، که از دو دهه پیش در هیوارد بهروزرسانی شده است. . چهره فردریک مارچ، کند شده، نمایش داده شده به دو صورت «مثبت» و «منفی»، از دکتر جکیل به آقای هاید تبدیل میشود، از مخلوطی از خیر و شر که بیشتر ما را به موجودی از شر تقطیر خالص میسازد.
عنوان برداشت گوردون از داستان جکیل و هاید اثر رابرت لوئیس استیونسون در سال 1886 از یک داستان ترسناک اسکاتلندی قبلی، خاطرات خصوصی و اعترافات یک گناهکار موجه جیمز هاگ وام گرفته شده است، که در آن یک کالوینیست چنان متقاعد شده است که او توسط خدا انتخاب شده است. معتقد است که می تواند مردم را بدون مجازات بکشد. به نظر می رسد این اشاره مضاعف به داستان های اسکاتلندی درباره دوگانگی نشان می دهد که هنر خود گوردون به طور خاص اسکاتلندی است، عذاب او چندان متفاوت از معضلات نسل های پیشینیان است که بین فلش پوت ها و کرک شکافته شده اند.
با این حال، در فیلم 2023EastWestGirlsBoys، او از خانه فاصله زیادی دارد و انتخاب ساده بین درست و غلط، هیچ راهنمایی ارائه نمی دهد. خلاصه او در سوهو لندن است. همانطور که در بیانیه مطبوعاتی آمده است، این فیلم 10 دقیقهای حلقهای که در مقیاس سینمایی نمایش داده میشود، «صنعت سرگرمی وابسته به عشق شهوانی سوهو را به یاد میآورد». چیزی که ما میبینیم، پر کردن صفحه، یکی از چشمان خود گوردون است که با رنگهای گوشتی اما اثیری فیلمبرداری شده است: مرطوب، پذیرا و عمدتاً باز که نورهای سوهو آن را روشن میکنند. فقط رنگ های شب شهر برق نیست که این چشم مردانه را قرمز و سبز می کند. کلمات نئونی از مفاصل و چماقهای نوار سوهو روی خود چشم ظاهر میشوند، گویی چنان بر نگاه او تأثیر میگذارند و در آنجا میمانند و بهطور پاک نشدنی حک میشوند. این چشم چه آرزویی دارد؟ «دختران»، «پسران» و لذتهایی که «بدون توقف» هستند. نشانه های دیگری که در چشم می سوزند عبارتند از “بهشت” و “جهنم”.
چشم گوردون آینهای منفعل و پذیرا از این وسوسهها است: این نمایشگاه بههرحال همه چیزی که نیاز دارم کمی از همه چیز است نامیده میشود. در دهه چهارم زندگی حرفه ای او به نظر می رسد دوگانگی ساده جکیل و هاید جای خود را به هرج و مرج اخلاقی مطلق داده است. اصلا او کیست؟ “J’ai oublié tout“، “من همه چیز را فراموش کرده ام”، متنی در طاقچه اعتراف می کند که بارها و بارها نوشته شده است تا کلمات فرانسوی و انگلیسی در مه فراموشی با هم ترکیب شوند.
سایر پیامهای چند زبانه در اطراف گالری نقاشی، چاپ، حک شده یا درخشان هستند. یک نئون قرمز در ژاپنی تهدید می کند: «دارد می آید». او به زبان انگلیسی که در دیوار گالری حک شده است تصدیق می کند: «من نویسنده اعتیادهای خودم هستم. “چه چیزی را میخواهی بدانی؟” او به زبان اوکراینی و گالیکی می پرسد.
این پرسشها و اظهارات نگرانکننده در بابل زبانها تنشی ایجاد میکند که شما را در حالت نگهبانی قرار میدهد. این فیلم به اندازه کار روی صفحه نمایش او سینمایی است: نئون ها رنگ های وهم انگیزی را به فضا می اندازند که باعث می شود احساس کنید در دنیایی خیالی هستید که در آن یک درام در حال نمایش است.
اما این داستان تخیلی نیست. شک بی پایانی که متون ایجاد می کنند بازتاب دنیای ما در حال حاضر است، جایی که انجام یا حتی دیدن کار درست هرگز سخت تر از این نبوده است. مناسب است که در میان فیلم های مناسب در اتاق بعدی، The Exorcist باشد. این بمباران کلمات اسرارآمیز در بسیاری از زبانها میتواند بازخوانی زبانهایی باشد که از ریگان تسخیر شده شیطان میآیند. نام من لژیون است زیرا ما بسیار هستیم.
این فضای آشفتگی به طور ناامیدکننده ای در نسخه هنری عمومی آثار متنی گوردون که به تازگی در ایستگاه خطی الیزابت جاده تاتنهام کورت، در حاشیه سوهو به نمایش درآمده، وجود ندارد. در اینجا کلمات به چند زبان در صفحهای حرکت میکنند که به نظر میرسد هیچکس توجه زیادی به آن نمیکند و به جشنی بیتفاوت برای شهر تبدیل میشود، حداقل طبق گزارش حمل و نقل برای لندن، که میگوید منعکس کننده بسیاری از زبانهای رایج مردم است. که لندن را به شهری پویا و چندفرهنگی تبدیل می کند که نشان دهنده سرزندگی سوهو است.
خوب، این خوب است. این چیدمان به طرز وحشتناکی به خطر افتاده است، از دست رفته در میان سردی خفیف دیستوپیایی معماری پرمدعا ایستگاه، شاید دلیلی بر این باشد که زندگی مدرن برای هنر مدرن برای رقابت با آن بسیار عجیب و غریب شده است.
در جای دیگری در گاگوسیان، میتوانید از طریق سوراخ سوراخ شده در دیوار نگاه کنید تا مجموعهای از عبارات را ببینید که کلماتی از جمله «خدا»، «خوب» و «بد» را دوباره ترکیب میکنند و به شما امکان میدهند یاد بگیرید که «خدا بد است».
ارقام.