هفته در کلاسیک: فالستاف; جشنواره موسیقی مجلسی هاتفیلد هاوس – نقد و بررسی | موسیقی کلاسیک

جیلی، کینه و دل سوخت وردی فالستاف، یک جهان کمیک برای خودش و کار نهایی او. محصول جدید اپرا شمال که به زبان انگلیسی خوانده شده و توسط گری واکر رهبری می‌شود، هر ژول گرما را از این شاهکار قابل احتراق می‌گیرد. همچنین این شرکت را راه اندازی می کندفصل سبز” که در آن پایداری بدیهی است. آن آسمان ابری؟ وام گرفته شده از فصل گذشته اورفئوس. شاخ ها؟ ریخته شده توسط آهو در خانه هاروود در همان نزدیکی. فقط کاروان فالستاف خرید جدید بود. قدمت آن مربوط به دهه 1970 است، همراه با کابینت نوشیدنی های دورهمی و پتینه زنگ زده، وضعیت محبوب را نیز کسب می کند.

در صحنه‌پردازی اولیویا فوکس، طراحی شده توسط لزلی تراورز، شهرستان‌هایی که آلیس فورد و مگ پیج ثروتمند در آن ساکن هستند – شکسپیر همسران شاد ویندزور منبع اصلی لیبرتو است – رویایی است سلسلهآرزوی دوران موهای درشت، کت و شلوارهای درشت، پدهای شانه، رنگ. یک بازی تنیس برای سفیدپوش های طراح که می پوشند بیشتر از یک لوب یا رگبار با کیفیت اهمیت دارد. در مقابل، سحرآمیز سر جان فالستاف، نقشی که به طرز خوشمزه ای توسط یک هنری وادینگتون کاملاً پر شده، در قسمت بالایی خود است و از باقیمانده استحقاق و یک بطری دیگر گونی بیرون می آورد.

وادینگتون دارای انعطاف‌پذیری صوتی است، از فالستتوی ساختگی گرفته تا غزلیات غنایی تا بلوستر باسو، و همچنین مهارت‌های بازیگری برای اینکه فالستاف بیهوده را به جای مضحک، دلسوز کند – که همیشه اینطور نیست. او از موانع مونولوگ «افتخار» قانون 1 با سر و صدا پرید، ارکستر تمام انرژی خود را به کار می گیرد تا تریل های خشن و دمنده تمشک را که در پاسخ دنبال می شود، بیرون بیاورد. فورد فوق‌العاده‌ی ریچارد بورکهارد، دکتر کایوس کسل‌کننده پل نیلون و آلیس پر زرق و برق کیت رویال، گروهی پرشور را در کنار گروه کر خوب اپرا شمال رهبری کردند. دو خواننده جوان – ایگور ژوراوسکی تنور با صدای سبک و ایزابل پیترز سوپرانو با صدای ناب – به عنوان عاشقان شوخ‌آمیز، فنتون و نانتا ایده‌آل بودند.

تصمیم به آواز خواندن به زبان انگلیسی، در ترجمه‌ی پرخاطره آماندا هولدن، به این متن اپرا لقمه‌ای و فوری بخشید. نمایش به سرعت همراه شد، تنها با کوچکترین لغزش های شب اول، قبل از پایان دادن سریع که در آن آشفتگی ظاهری شفافیت موسیقی کریستالی وردی را می پوشاند. تکنوازانی که فینال اپرا را آغاز می‌کنند، یکی یکی جلو می‌آیند – از میان پرده‌ای باریک (که از یک قلعه قدیمی ساخته شده است). آیا این وسیله ای بود که ساختار این چند دقیقه ای پیچیده ترین موسیقی را شفاف کند؟ اما پس از آن فوگ منظم در هزارتوی چند صدایی باز می شود، رشته ها اکنون درهم پیچیده ای از خنده است. آخرین کار وردی برای روی صحنه، به ویژه در اینجا در Opera North به پایان می رسد.

دوازدهم جشنواره موسیقی مجلسی هاتفیلد هاوسچهار روز از نوازندگان برتر که در خانه باشکوه دوران کودکی الیزابت اول اجرا می‌کردند، عنوان آن را “یک رابطه خانوادگی” گرفت. این موضوع تا حدی از سالزبری هایی که هنوز در خانه زندگی می کنند الهام گرفته شده است. آنها همچنین از جشنواره ای که توسط نوازنده ویولن سل ابداع شده است حمایت می کنند و در آن شرکت می کنند گای جانستون. شجره نامه ای متشکل از خواهران و برادران، شرکا، خانواده های بزرگ و دوستی های طولانی مدت، ردیف نوازندگان را شکل داد، از جمله جانستون با برادر ویولونیست خود، مگنوس جانستون; کنه ماسون ها و خوانندگان مختلف از خانواده Bevan. در سالن زیبای مرمری خانه، زیر نگاه خود الیزابت، سوپرانو روبی هیوز، پیانیست هوو واتکینز، به همراه گای جانستون، رسیتال قدرتمندی از باخ، برامس، جان تاونر و برلیوز اجرا کردند. همکاری آنها به ویژه در شوبرت تأثیرگذار بود چوپان روی صخره، قسمت معمولی کلارینت با زیبایی ظریف توسط جانستون در ویولن سل.

آهنگساز رابین هالووی (با لباس سبک) با گروه کالیدوسکوپ چمبر کالکتیو و اورسینو ویندز، از جمله امی هارمن، نوازنده باسون، درست پس از نمایش پنج نفره باسون در خانه هتفیلد.

بعداً در روز، مجموعه اتاق کلیدوسکوپ و Orsino Winds به رهبری ویولونیست Elena Urioste اجرای درخشانی از Septet بتهوون را ارائه کردند، اثری با اصالت لجام گسیخته. هر یک از اعضای گروه با نمایش های شناور از کلارینت و هورن می درخشیدند. اثر دیگر این کنسرت اولین نمایش جهانی گروه فاگوت پنج نفره بود رابین هالووی، پنجمین مجموعه از کارهای مجلسی برای تک‌نوازی بادی چوبی و زهی.

رها کردن باسون از گرایش کمیک (ما در مورد آن به وفور شنیدیم فالستافهالووی در اینجا از ظرفیت این ساز برای غزل و غم و اندوه، در تعامل غم انگیز با کوارتت زهی تجلیل می کند. امی هارمن، ستاره باسونیست که برای او نوشته شده بود با درخشش و بیان مرسوم بازی کرد. او همکار بود. دیگری – کارت های روی میز – من بود. می گویند هیچ کس تا به حال برای یک منتقد مجسمه نساخته است. چه کسی می‌خواهد مجسمه‌ای داشته باشد، وقتی بتوانی با تولد یک قطعه موسیقی زنده، نفس‌گیر و جذاب همراه شوی، هر چند متواضعانه. من به آن بسنده می کنم.

رتبه بندی ستاره ها (از پنج)
فالستاف
★★★★
جشنواره موسیقی مجلسی هاتفیلد هاوس
★★★★

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *