اسپیلبرگ، هنکس و قهرمانان Masters of the Air: “آنها با یخ زدگی، و نازی ها جنگیدند” | تلویزیون

آnthony Boyle در حال توصیف احساس نشستن در داخل یک بمب افکن تنگ B-17 است که بر فراز سرزمین های متخاصم و اشغال شده توسط نازی ها پرواز می کند و جاسوسی از یک جنگنده دشمن خوشحال که به سرعت نزدیک می شود. او می‌گوید: «می‌توانستید آن را از دور کوچک ببینید. “سپس بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر – تا زمانی که درست بالای سر شما بود. و بعد وقتی با گلوله مورد اصابت قرار می گرفتی هواپیما می لرزید. تو واقعاً به این موضوع پرت شدی.»

با این حال، بویل یک کهنه سرباز جنگ نیست. او بازیگری است که درباره تجربه ساخت Masters of the Air صحبت می‌کند، احتمالاً حماسی‌ترین و گران‌قیمت‌ترین سریال جنگی که تا به حال ساخته شده است (شایعه‌ها 250 میلیون دلار هزینه داشته است). با تماشای سکانس‌های اکشن هوایی، با تعداد زیادی هواپیما که در سراسر آسمان تیراندازی می‌کنند، غواصی می‌کنند و منفجر می‌شوند، تشخیص اینکه کامپیوتر تولید شده و واقعی چیست غیرممکن است – و بازیگران اغلب همین احساس را داشتند.

این صحنه‌های اعصاب خردکن در چیزی که به عنوان «حجم» شناخته می‌شود، فیلم‌برداری شده‌اند – یک بانک غول‌پیکر نعل اسبی از صفحه‌نمایش‌های LED که تصاویر CGI به‌صورت لحظه‌ای پشت بازیگران روی آن پخش می‌شود. بویل توضیح می‌دهد: «ما در این ماکت‌های B-17 قرار گرفتیم که بر روی تکیه‌گاه‌هایی ساخته شده‌اند که 50 فوت در هوا بالا می‌رفتند. “به طور سنتی، شما به یک صفحه سبز نگاه می کنید و به یک توپ سبز تنیس یا هر چیز دیگری عمل می کنید.” با این حال، در اینجا، بازیگران می‌توانند از پنجره به بیرون نگاه کنند و جنگنده‌های دشمن ورودی را ببینند، درست مانند بیننده. و هواپیماها در پاسخ به این اقدام کج می‌شوند و تکان می‌خورند. بویل می گوید: «مثل برج های آلتون بود. ما واقعاً مجبور نبودیم عمل کنیم.»

جنگ جهانی دوم در مورد فیلم و تلویزیون، به ویژه برای بریتانیا، به سختی سرزمین تازه ای است. اما Masters of the Air داستان جدیدی برای گفتن و راه‌های جدیدی برای بیان آن پیدا می‌کند. مجموعه اپل که توسط استیون اسپیلبرگ و تام هنکس ساخته شده و بر اساس کتاب دونالد میلر ساخته شده است، سه گانه دوران جنگ را که بیش از دو دهه پیش با گروه برادران آغاز شد و با The Pacific ادامه یافت، به پایان می رساند. داستان مانند پیشینیان خود بر اساس شخصیت ها و وقایع واقعی است: بر روی صدم خونین، صدمین گروه بمب نیروی هوایی هشتم ایالات متحده متمرکز است که در سال 1943 به شرق آنگلیا آمد و به برهم زدن تعادل جنگ کمک کرد. اهداف آلمانی و هموار کردن راه برای D-Day.

در حالی که بریتانیایی‌ها عمدتاً حملات شبانه را انجام می‌دادند، آمریکایی‌ها به دنبال مأموریت‌های خطرناک‌تر، اما دقیق‌تر، بمباران روزانه، عمدتاً از بمب‌افکن 10 نفره B-17 ملقب به «قلعه پرواز» استفاده کردند. همانطور که میلر می نویسد: “تاریخ جنگ هوایی آمریکا علیه آلمان داستان یک آزمایش است: آزمایش یک ایده جدید از جنگ.” میزان تلفات حیرت انگیز بود: 77 درصد از نیروی هوایی هشتم یا کشته، مجروح یا اسیر شدند.

بویل می‌گوید: «فکر کردن به بالا رفتن در آن قوطی‌های حلبی دیوانه‌کننده است. «از آنجایی که آنها لاغر بودند، شما عایق نبودید – ممکن بود سرمازدگی کنید. شما با آب و هوا می‌جنگید، با نازی‌ها می‌جنگید، با بیماری هوا می‌جنگید. برای اینکه ببینی سر دوستت بریده شده و برو، “دوباره این کار را انجام خواهم داد.” من روز بعد به آنجا برمی‌گردم.» – فکر نمی‌کنم هیچ‌وقت متوجه نشویم که چگونه است.»

همانطور که گروه برادران تعداد زیادی از بازیگران مرد جوان را معرفی کردند، به نظر می‌رسد که Masters of the Air قرار است چند حرفه جدید را راه‌اندازی کند، دست کم بویل 29 ساله. شخصیت‌ها عمدتا آمریکایی هستند، اما بازیگران بسیاری از بازیگران بریتانیایی و ایرلندی از جمله کالوم ترنر، بری کیوگان، انکوتی گاتوا، نیت مان و راف (پسر جود) لاو را شامل می‌شود.

«ما هرگز نخواهیم فهمید» … آنتونی بویل در نقش سرگرد هری کرازبی. عکس: رابرت ویگلاسکی/اپل

بویل، که گویندگی هم می‌کند، اهل بلفاست است (او می‌گوید نقش‌های زیادی برای مردم آنجا نوشته نشده است، بنابراین بازیگران ایرلند شمالی خیلی سریع لهجه‌ها را یاد می‌گیرند). او نقش سرگرد هری کرازبی را بازی می کند، دریانوردی که به دلیل بیماری هوایی اش شروع بدی دارد – آخرین چیزی که در یک دعوای پرسرعت و پرمخاطب به آن نیاز دارید، گذاشتن کلاه ایمنی پر از استفراغ است. او می‌گوید: «بقیه احساس می‌کردند که در گروه برادران هستند، و هری کرازبی، احساس می‌کرد که در یک فیلم آدام سندلر حضور دارد.»

شخصیت لاو، گروهبان کن لمونز، بخشی از خدمه زمینی بود، تیمی که قوطی های حلبی را به پرواز در می آورد. او زمانی که به بریتانیا آمد فقط 19 سال داشت. آنها شب و روز بیدار می ماندند و هواپیماها را می ساختند، سپس بازنگشت این بچه ها را تماشا می کردند و از این بابت احساس گناه زیادی می کردند.

اجرای چنین سریالی به خودی خود مانند یک عملیات نظامی به نظر می رسد: بیش از 300 بخش سخنران، خدمه بیش از 1200 نفر، با لباس، دکور، وسایل، مربی دیالوگ و صدها تکنسین. با این حال، علاوه بر جلوه های چشم نواز، تکنیک های قدیمی زیادی وجود داشت. آنها دو ماکت B-17، یک اردوگاه اسرای جنگی آلمانی و یک کپی کامل از کل پایگاه نیروی هوایی تورپ ابوتز در آکسفوردشایر ساختند. تیراندازی در آنجا نزدیک به یک سال به طول انجامید. لاو می گوید: «شما دیدید که فصل ها تغییر می کنند. “شما واقعا احساس غوطه ور کردید. مردم وقتی لباس‌ها را پوشیده بودند، با تلفن همراهشان نبودند و شخصیت و لهجه داشتند. اتفاقات زیادی افتاد. تمرین‌هایی را می‌بینید که در جریان هستند، در حالی که نیم مایل دورتر در آن سوی میدان سخت، افرادی را دارید که بیسبال بازی می‌کنند.»

قبل از شروع فیلمبرداری، یک «کمپ بوت» دو هفته‌ای نیز برگزار شد تا بازیگران به شکل مبارزاتی درآیند. رهبری آن را دیل دای، دامپزشک ویتنام و مشاور قدیمی در فیلم‌ها و نمایش‌های نظامی از جمله Platoon، Band of Brothers و The Pacific بر عهده داشت. لاو می‌گوید: او کشتی تنگی را اداره می‌کرد: «روز اول، یک نفر وارد شد و کلاهش را از سرش بر نداشت: او باید یکسری پرس‌آپ انجام می‌داد. هیچ کس هرگز این کار را انجام نداد.»

از تبلیغات قبلی خبرنامه رد شوید

“چسب خدمه” … هوانیروزها گرد هم می آیند. عکس: رابرت ویگلاسکی/اپل

سپس رنگ رژه آنها را از بین می برد. بویل می گوید: «ما در نمایش راهپیمایی نمی کنیم. «و روز اول، یک ساعت راهپیمایی کردیم! داشتم می رفتم اینجا چیکار می کنیم؟ نمی توانستم اذیت شوم. در روز دوم، دوباره این کار را انجام می دادیم. سپس در روز سوم، ما به هم زدن دست کشیدیم، و این سروصدا اتفاق افتاد: یک ریتم هماهنگ. ما داشتیم یکی حرکت می کردیم! این چیزی بود که دای سعی می کرد وارد سر ما کند: «چسب خدمه».

آخرین انگیزه، صحبتی بود که فرمانده نمادین آنها، تام هنکس، به بویل توصیه هایی در مورد مصرف ویسکی داد. او گفت: هرگز به احساسات احساساتی نروید – به داستان های این مردان احترام بگذارید و هر لحظه را تا حد امکان تازه بازی کنید. اگر تمایل به احساسات دارید، اغلب نادرست است، زیرا این مردان چنین رفتاری نداشتند. آنها راه نمی رفتند و می گفتند “خدایا، ما قهرمان هستیم.” آنها فقط پسر بودند.»

Masters of the Air سهم عادلانه خود را از قهرمانی، اسطوره سازی و دیالوگ های سخت دارد: “اولین بار در پسران کارخانه چوب بری – بیایید آنها را بالا ببریم و آنها را زمین بزنیم!” اما از میزان تلفات تکان دهنده و عظمت فداکاری دوری نمی کند. لاو می‌گوید همانطور که کمپین به درازا می‌کشید، گروهبان لمونز در زندگی واقعی از اینکه نمی‌خواهد تازه واردان را در سطح شخصی بشناسد، صحبت کرد، «زیرا آنها را انسانی کرد. و او می‌دانست که این افراد ممکن است بعد از اولین مأموریت برنگردند.»

این مردان جوان واقعاً نمی‌دانستند چه انتظاری داشته باشند – و اطلاعاتی در مورد خطرناک بودن بمباران‌ها از آنها پنهان شد، نه تنها توسط مافوق‌هایشان، بلکه توسط هم‌پیمانان هوایی‌شان، که به سادگی نمی‌دانستند چگونه آن را به آنها بشکنند. . بویل می‌گوید: «فکر کردن درباره اتفاق مشابهی در حال حاضر جالب است. «این بچه ها همه چیز را رها کردند. آنها دو بار فکر نکردند. فقط این بود، “این کاری است که ما باید انجام دهیم.”

فراتر از انتقال تماشایی محض و درام فاجعه‌آمیز جنگ، شاید دلیل دیگری وجود داشته باشد که چرا داستان‌هایی از این دست همچنان نقل و بازگو می‌شوند: حس وضوح اخلاقی کاملاً واضح است. داستان‌های ساده‌گرایانه خیر در مقابل شر دقیقاً در درام مدرن مد نیستند، اما در زمانی که شبح فاشیسم بار دیگر به چشم می‌خورد و نئونازی‌ها آشکارا در ایالات متحده و اروپا سازمان‌دهی می‌کنند، شاید ما نیاز به یادآوری این تاریخ داشته باشیم. استیون اسپیلبرگ اخیراً گفت: «فکر می‌کنم واقعاً مهم است که کتابخانه‌ای ایجاد کنیم که در آن جوانان بتوانند بفهمند که برای آزاد نگه داشتن کشورمان چه چیزی لازم است. به همین دلیل است که به این موضوع بازمی گردم.»

بویل موافق است: «فیلم و تلویزیون مدرن زیادی در مناطق خاکستری وجود دارد. اما با این، شما بگویید، “ما بچه های خوبی هستیم.” آنها آدم های بد هستند. یک تمثیل ساده است. می توانید آن را دنبال کنید و حس خوبی دارد. این‌ها داستان‌هایی هستند که اکنون مورد نیاز هستند.»

Masters of the Air شروع می شود Apple TV+ در 26 ژانویه

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *