بررسی Artes Mundi 10 – یک فرو رفتن عجیب و غریب در جهان های شکسته و بدون مرز | هنر و طراحی
Dبا وجود اینکه از ولز آمده بودم، در مدرسه جامع خود ولزی را برای لاتین حذف کردم، بنابراین می دانم Artes Mundi یعنی چه. اما من همه در دریا هستم و یک ویدیو را به زبان عربی تماشا می کنم که زیرنویس ولزی دارد. یا بهتر بگویم باید باشم، اما در واقع نیستم: جذب شده ام. جوانی در خور باتلاقی قایق را از لای نیزارها عبور می دهد. همانطور که او صحبت می کند، زیرنویس ها او را به عنوان “bachgen” توصیف می کنند و من می دانم که چه معنایی دارد: “پسر”. من را به زمانی که باخن بودم برمی گرداند.
Artes Mundi شما را وارد یک مجمع چند زبانه از هنرمندان سراسر جهان می کند که با مشکلات و پروژه هایی که ظاهراً از نگرانی های محلی ولز دور هستند سر و کار دارند. نتایج کنجکاو و شگفت انگیز است: یک کلیسای کردی در ویرانه، یک ساحل در بوگنویل، پرتره های لبنانی – و زبان هایی به اندازه تنظیمات مختلف. پس دوباره، آیا نگرانیهای جهان واقعاً از شهرهای بندری و شهرهای ساحلی ولز بسیار دور هستند؟ یک اثر هنری به سبک پوستر از کارولینا کایسدو که در جلوی قسمت هنرهای کاردیف گچ شده است، میگوید: «این سرزمین شعر شفای رودخانه است. کلمات بر روی نقاشی نقشه مانند منظره ای از تپه های سبز و آب آبی چاپ شده اند. این سرزمین جاری می تواند در مکزیک یا برزیل یا خود ولز باشد.
این نمایشگاه و جایزه هنری که در ولز برگزار می شود به طور چشمگیری از ولزی بودن – یا احترام به هر گونه مرزهای ملی خودداری می کند. بالاخره زندگی اینطور نیست. هنرمندان این نمایش گسترده از همه جا آمده اند، همانطور که همه ما انجام می دهیم. Caycedo در لندن از پدر و مادری کلمبیایی به دنیا آمد، در لس آنجلس زندگی می کند و درباره آمریکای مرکزی و جنوبی هنر می کند. رشدی انور که در موزه ملی نمایش داده میشود، اهل کردستان است و «بین تایلند و استرالیا زندگی و کار میکند». هنر او قطعاتی از جهان های شکسته را جمع آوری می کند. در حالی که صدای رؤسای جمهور ایالات متحده در مورد رونق خاورمیانه از یک گرامافون جت سیاه صحبت می کنند، تکه های ناشناخته در باران های گرد و غبار قرمز در جعبه های شیشه ای به چشم می خورد.
در نمایش همسایه منیره الصلح، چهرههای زنان جوان از مجموعهای از پرترهها با عنوان افسانهای خیره میشوند: من به شدت به حق ما برای بیاهمیت بودن اعتقاد دارم. همه آنها حق فردیت و خودمختاری خود را با عزمی آرام ابراز می کنند، اکثر آنها بدون حجاب. الصلح که در بیروت بزرگ شده است، درباره قربانیان و بازماندگان آثار هنری می سازد. چادر سبز او که با آویزهای آبی پوشانده شده است، به نظر می رسد مکانی برای آرامش و شفا است، اما با داستان هایی از رنج و زخمی بر روی سطوح گلدوزی شده اش.
بنابراین این از نظر فنی یک جایزه است، مانند ترنر، اما همانطور که جایزه سالانه تیت برای هنر معاصر به تدریج ایده رقابت را رد کرد و بیشتر شبیه یک نمایش گروهی با سرپرستی شدید شد، Artes Mundi واقعاً رقابت را تقویت نمی کند. همه این هنرمندان به وضوح چیزهای جالبی از دیدگاه های مختلف می گویند، با داستان های متفاوت و در عین حال مکمل برای گفتن از دنیایی که بسیار پر و متصل است. دلیل دیگری وجود دارد که من نمی توانم برنده ای را انتخاب کنم. Artes Mundi 10 انگار برای پیشی گرفتن از Turner، که اکنون در مکانهای بریتانیا حرکت میکند، در طول و عرض ولز گسترده شده است و دیدن همه چیز را غیرممکن میکند، مگر اینکه یک هفته مرخصی بگیرید و از سوانسی به Llandudno سفر کنید. آیا این می تواند تلاشی عمدی برای اثبات انتقادی آن باشد؟
شاید این در واقع بخشی از سیاست فرهنگی داخلی ولز باشد تا هژمونی کاردیف را پخش کند. من که از شمال ولز آمده ام به گونه ای تربیت شده ام که از تسلط فرهنگی و سیاسی جنوب رنجیده باشم، اما امروزه می توانم در خیابان کاردیف قدم بزنم بدون اینکه احساس پارانوئید داشته باشم. در واقع، دلیلی وجود ندارد که همه هنرمندان در موزه ملی به نمایش گذاشته شوند. و به نظر می رسد که این همان چیزی است که مردم می خواهند. تماشاگران قابل توجهی در حال کاوش در اینستالیشن های این ساختمان کلاسیک بزرگ بودند، در حالی که تقریباً هیچ کس هنرمندان را در Chapter که تنها 20 دقیقه پیاده روی فاصله داشت، بررسی نمی کرد.
من نگران بودم که همه چیز کمی بی هدف باشد تا اینکه فیلم علیا فرید از باخگن در مرداب در جنوب عراق را تماشا کردم. نمایشهای زیرنویس ولزی در واقع با زیرنویسهای انگلیسی جایگزین میشوند: احتمالاً داشتن زیرنویسهای دو زبانه به طور همزمان باعث مسدود شدن تصاویر جذاب فرید از یکی از قدیمیترین مناطق مسکونی روی زمین میشود. او با پسری در پناهگاه نی مصاحبه میکند و از جلوههای دیجیتالی برای شناور کردن زبالهها در اطراف یک زیگورات باستانی استفاده میکند.
میتوانستم منتظر زیرنویسهای انگلیسی بمانم، اما درگیر ترکیب اسرارآمیز و جادویی عربی و ولزی شدم. و این، مطمئناً، ارزش Artes Mundi است. این شما را در یک منطقه بینالمللی واقعاً جهانی قرار میدهد، جایی که زبانها به طور همزمان غوغا میکنند و هویتها روان هستند. این همان دنیایی است که ما در آن زندگی میکنیم، اما اغلب وانمود میکنیم که چنین نیست، و در دنیایی که در واقعیت ذوب شده و همیشه در هم آمیخته است، موانع کاذبی از ملیت و قومیت ایجاد میکنیم.
برج بابل که ویرانی آن باعث پر شدن جهان از زبان های بسیاری شد، شاید یک زیگورات بین النهرینی بود، مانند آنچه در فیلم فرید بود. اینجاست، آن ویرانهی به یاد ماندنی تلاش جمعی انسان که توسط خدا شکسته شد، که اکنون در غروب آفتاب توسط دوربین ثابت فرید در حالی که بطریها در اطراف آن شناور هستند، دیده میشود. Artes Mundi گذرنامه ای برای غرغرهای جهان است.