بررسی Wallpaper زرد – داستان شارلوت پرکینز گیلمن با صحنهپردازی پیشرفته | صحنه
تیاو کاغذدیواری گندیده در داستان کوتاه شارلوت پرکینز گیلمن در سال 1892 چرک و خشم را برمی انگیزد، اما این اقتباس به سختی از سایه زرد استفاده می کند. در صحنهای که صفحهای عظیم بر آن تسلط دارد و مملو از طنابها و تشک کثیف است، ساخته استفانی مور یک شباهت بیدرنگ بین زن محصور با «یک گرایش خفیف هیستریک» و چهره مرموز زن را که در الگوی روی دیوارهایش تشخیص میدهد ترسیم میکند. اتاق Aurélia Thierrée روایت می کند در حالی که رقصنده فوکیکو تاکاسه در حال اجرا در استودیوی این تئاتر از طریق فید ویدیویی روی صفحه ظاهر می شود.
این یک مفهوم هوشمندانه است، با Thierrée و Takase تقریباً متناوب دو نقش. طراحی رقص تاکاسه از گذشته اتاق به عنوان یک مهد کودک و سالن بدنسازی (در یک نقطه او با بازیگوشی روی تخت می پرد) و همچنین تصور زن که در یک خانه جن زده زندگی می کند، نشان می دهد. در یک صحنه او به طرز وحشتناکی پشت سر تیره قدم می زند. در دیگری تقریباً یکدیگر را چنگ می زنند.
همانطور که او در نمایش های خود در مورد دیوارهای سخنگو و اشیاء بسیار متحرک ثابت کرده است، تیره یک مجری فیزیکی بدیع نیز هست. در اینجا، او ناامیدانه روی دیوارها خط می کشد (مانند نوجوان فیلم پسر فلوریان زلر)، متزلزلانه روی یک پا می ایستد و سپس با به تصویر کشیدن شوهر زورگوش، کف دستش را بر زمین می زند.
همه خطوط داستان مانند صفحه منفجر نمی شوند، تا حدی به این دلیل که این تولید با فناوری پیشرفته اغلب حواس را بمباران می کند (شاید شبیه سازی بی قراری راوی) و بیش از حد بر نکات آن تأکید می کند. این تصور که زن در سناریوی خود به دور از تنهایی است، نه تنها با دو برابر کردن نقشها، بلکه از طریق سایهها و لباسهای آویزان ساخته میشود که مانند لباسهای اجراکنندگان، لباسهای پزشکی را پیشنهاد میکنند.
در حالی که فیلم تاکاسه قابل توجه است، به ویژه تصاویر روی هم افتاده از بدن درهم کشیده او، ویدیوهای دیگری از طبیعت و پرندگان باعث حواس پرتی می شود. گریه یک نوزاد از همان ابتدا شنیده می شود، نه اینکه افشای فرزند زن را به تأخیر بیندازد، زیرا داستان این کار را قدرتمندانه انجام می دهد. یک کالسکه که در وسط صحنه پارچهای بسته شده است، تأثیر خنکتری بر جای میگذارد.
Thierrée لحن قانعکنندهای از کنجکاوی تند و صمیمیت محرمانه را ترکیب میکند، اما شدت کلی را میتوان به همراه این احساس که خلاقیت زن در معرض تهدید است، کاهش داد. در میان تمام جلوههای صوتی و تصویری پرمشغلهاش، این ساعت بسیار هیجانانگیز است، زمانی که تیره – برای مدت طولانی در بالای صحنه نگه داشته شد – به سادگی با چشمانی آبآلود به سمت ما میآید، گویی در جستجوی معنا در الگوی مخاطب است.