سرمایه داری از مد افتاده نمی تواند به کارگران گمشده بریتانیا کمک کند تا به شغل خود بازگردند | فیلیپ اینمن
یک اصل اساسی سرمایه داری آنگلوساکسون به گونه ای با محل کار پس از همه گیری در تضاد است که سیاستمداران محافظه کار را گیج می کند.
مل استراید، وزیر کار و بازنشستگی، میخواهد افراد بیمار و معلول و افراد ناراضی شغلی پردرآمد پیدا کنند و بسیاری از تقریباً یک میلیون شغل خالی در بریتانیا را اشغال کند که نیاز به پر کردن دارند.
مقامات بانک انگلستان در واقع از او حمایت می کنند و می گویند تا زمانی که نشانه هایی از کارآمدی برنامه و کاهش فشار افزایشی بر دستمزدها وجود داشته باشد، نرخ بهره را بالا نگه می دارند.
استراید با کسانی که میگویند محیط حمایتکنندهتر، پر از کاردرمانگران و کارکنان پرونده سلامت روان، همدردی میکند، میتواند به مردم کمک کند تا کار پیدا کنند و رضایت بیشتری داشته باشند.
با این حال، برای همدلی دولت محدودیت هایی وجود دارد. شادی یک ملاحظات درجه دوم است. استراید فقط برای تعداد معدودی از این حرفهها بودجه دارد و نمیتواند از فشار پشتیبانها برای اعمال یک چوب بزرگ در قالب تحریمها علیه کسانی که نمیخواهند یا نمیتوانند از رژیم مصاحبهها و جابجاییها تبعیت کنند، اجتناب کند.
این بحثی است که بازده ملی را در برابر شادی فردی قرار می دهد، جایی که سرنوشت اقتصاد به کارگران ناخواسته بستگی دارد که به هر شکلی از اشتغال در دسترس باشند.
وزرا معتقدند که در وضعیت ناامید کننده ای قرار دارند و فکر می کنند شادی چیزی است که باید برای خیر بزرگتر قربانی شود. و خیر بزرگتر، به روشی که از گذشته به آن احترام گذاشته شده است، با بررسی های رسمی درآمد ملی، یا به طور دقیق تر، تولید ناخالص داخلی سنجیده می شود.
بر اساس آخرین برآورد دفتر آمار ملی، تولید ناخالص داخلی اکتبر 0.3 درصد نسبت به ماه قبل کاهش یافته است، بنابراین بهتر است همه جوراب هایمان را بالا بکشیم.
رکود خوش بینانه ترین پیش بینی اقتصاددانان برای سال آینده است. برخی انقباض خفیف را پیش بینی می کنند. هر اتفاقی که بیفتد، نرخ بهره احتمالاً بدون انعطاف بیشتر در بازار کار، نزدیک به حداکثر 5.25 درصد فعلی خود باقی خواهد ماند.
نه اینکه مقامات وایت هال آن را اینگونه ببینند. آنها با فرمول “رشد برابر است با شادی” مشترک هستند. و قابل درک است که آنها این را زمانی باور می کنند که تار و پود بسیاری از دموکراسی ها با گریزان شدن رشد شروع به از هم پاشیدن کرده است.
بدون وعده رشد، خانوارها و کسب و کارها بر سر آنچه باقی مانده با هم می جنگند و اوضاع به سرعت زشت می شود. ده سال پیش استفان دی کینگ، اقتصاددان، این مشکل را در کتاب خود شرح داد وقتی پول تمام می شود.
مشاور HSBC، پس از سالها بهعنوان اقتصاددان ارشد آن، از سیاستمداران خواست تا مشکلات ساختاری را بررسی کنند که مانع رشد میشود، یا خطر «یک دعوای نامناسب بر سر غنایم را تهدید میکند، که تحولات سیاسی یا بدتر از آن را تهدید میکند».
صدراعظم سایه حزب کارگر، ریچل ریوز، با این دیدگاه موافق است، اما مانند بسیاری از سیاستمداران سوسیال دموکرات، امیدوار است سرمایه گذاری عمومی مانند کود عمل کند و مشاغل ماهر را افزایش دهد.
با این حال، برخی از شرکت ها آینده ای را که مستلزم توجه به کارکنان باشد نمی خواهند. آنها می گویند که چنین سیاستی مساوی است با پرکاری و باعث پوسیدگی سازمان از درون می شود. آنها روابط صنعتی مبتنی بر ترس و اضطراب را ترجیح می دهند. مشاغل صفر ساعت و حجم کاری بیش از حد الگوی آنهاست.
ریچارد لایارد، استاد دانشکده اقتصاد لندن و پدرخوانده جنبش رفاه، میگوید که سه درخواست از هر حزب دارد تا در مانیفست خود وعدههای خود را بگنجانند: کارآموزی تضمینی. خدمات روان درمانی برای اعتیاد؛ و یک گروه تجزیه و تحلیل رفاه در خزانه داری که هزینه ها را با تجزیه و تحلیل هزینه-فایده که شامل اثرات زیست محیطی و اجتماعی است، بررسی می کند.
ریوز می خواهد دوره های کارآموزی را از نو بسازد. اما چیزی بیش از اعداد در آن وجود دارد. به عنوان مثال، یک طرح جدید کارآموزی چقدر موثر خواهد بود وقتی که بسیاری از شرکتها چشم انداز مشابهی با میانگین پشتیبان محافظان محافظهکار دارند؟
در تلاشی دیگر برای ازدواج رشد با شادی، بسیاری از همکاران ریوز مسکن اجتماعی را تبلیغ می کنند. در اینجا، کاهش لیست های انتظار می تواند به رفاه در زمانی که کمبود مزمن خانه های خوب وجود دارد کمک کند. اما این سوال وجود دارد که چه زمانی ممکن است موثر باشد نظرسنجی مسکن انگلیسی، منتشر شده در هفته گذشته، به وضوح نشان می دهد که صاحبان خانه ها و مردم در خانه های اجاره ای خصوصی شادتر و رضایت بیشتری نسبت به خانه های اجتماعی دارند.
نکته مثبت این است که مستأجران شورا و انجمن مسکن نسبت به پسرعموهایشان که دارای خانه یا اجاره خصوصی هستند، سطوح پایینتری از اضطراب را گزارش میکنند، اما رتبهبندی رضایت از زندگی نشان میدهد که مالکان خانه و آنهایی که در بخش اجارهای خصوصی هستند دوباره در صدر قرار گرفتهاند.
مانند دوره های کارآموزی، صرف داشتن مسکن اجتماعی بیشتر بعید است که کسری رفاه را حل کند. افراد ساکن مسکن اجتماعی برای فرار از مشاغل ارزان قیمت و داشتن دیدگاهی آفتابی تر به زندگی به دوره های کارآموزی لایارد نیاز دارند. آنها به یک برنامه سیاستی مرتبط نیاز دارند که توسط سیاستمدارانی با اعتماد به نفس برای ترک سرمایه داری آنگلوساکسون در قرن نوزدهم، جایی که به آن تعلق دارد، گرد هم بیاورند.