با سوختن اقتصاد اوکراین، روسیه به ظاهری از رفاه می چسبد | اوکراین
افبازیگران نابود شد جاده های تکه تکه شده نیروگاه ها از کار افتادند صادرات فولاد کاهش یافت سیل پناهجویان از کشور خارج شدند. اوکراین – فقیرترین کشور اروپا – بهای اقتصادی سنگینی را برای جنگ دو ساله علیه روسیه که تقریباً به طور کامل در خاک خود به راه انداخته، پرداخت کرده است.
ارقام واضح هستند. بیش از 7 میلیون نفر – حدود یک پنجم جمعیت – در فقر فرو رفته اند. پانزده سال از توسعه انسانی از دست رفته است. در سال اول جنگ، اقتصاد 30 درصد کاهش یافت.
با این حال می توانست حتی بدتر هم باشد. بئاتا یاورچیک، اقتصاددان ارشد بانک اروپایی برای بازسازی و توسعه، گفت که 90 درصد از مشاغل در مناطقی از اوکراین که در آن درگیری وجود ندارد، همچنان نگران هستند. تورم از اوج 27 درصد به کمتر از 5 درصد رسیده است.
با این حال، اقتصاد اوکراین همچنان در لبه چاقو باقی مانده است. این کشور در سال جاری به بیش از 40 میلیارد دلار (31 میلیارد پوند) کمک غرب نیاز دارد تا بتواند وضعیت را متعادل کند و ارتش را مجهز نگه دارد. هزینه های تجمیع مجدد این کشور به 486 میلیارد دلار در 10 سال تخمین زده می شود که نسبت به 411 میلیارد دلار در سال گذشته افزایش یافته است. آنتونلا باسانی، معاون اروپا و آسیای مرکزی بانک جهانی گفت: «دو سال گذشته شاهد رنج و ضرر بیسابقهای برای اوکراین و مردم آن بودهایم.
در مقابل، روسیه پس از دو سال جنگ، نسبتاً آسیب ندیده بیرون آمده است. اندکی پس از شروع جنگ، صندوق بین المللی پول اعلام کرد که انتظار دارد اقتصاد روسیه با یک رکود دو ساله شدید مواجه شود – 8.5 درصد در سال 2022 و 2.3 درصد دیگر در سال 2023 کاهش یابد.
اقتصاد در سال 2022 کوچک شد، اما فقط کمی بیش از 2٪، و در سال 2023 – طبق آخرین برآورد صندوق بین المللی پول – 3٪ رشد کرد. هیچ مدرک محکمی وجود ندارد که نشان دهد تلاش جنگ، روسهای عادی را مجبور کرده است کمربند خود را ببندند. مزایای رفاهی سخاوتمندانه باعث درآمدها شده است در حالی که بازار کار فشرده از رشد شدید دستمزدها حمایت کرده است. برای نشان دادن این نکته، هزینه های مصرف کننده در سال گذشته 6 درصد افزایش یافت.
علاوه بر این، روسیه در موقعیت مالی قوی وارد جنگ شد. ولادیمیر پوتین برای تهاجم با قیمت بالای نفت که خزانه او را پر از منابع مالی کرد و با نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی حدود 20 درصد برنامه ریزی کرد. سال گذشته کسری بودجه روسیه به کمی بیش از 1 درصد تولید ناخالص داخلی محدود شد.
از جنبه منفی، کمبود نیروی کار ناشی از خدمت اجباری باعث افزایش قیمت ها شده است. نرخ تورم رسمی تقریباً به نصف کاهش یافته است، از 11.5 درصد در پاییز گذشته به 6.6 درصد در ژانویه، اما در این ماه بانک مرکزی مواضع سخت خود را برای جلوگیری از تجدید حیات حفظ کرد و نرخ بهره را 16 درصد تعیین کرد.
دلایل مختلفی برای مقاومت روسیه وجود دارد. اقتصاد این کشور در زمان شروع جنگ 10 برابر اقتصاد اوکراین بود. زیرساخت های فیزیکی آن مسطح نشده است. افزایش شدید بودجه دفاعی رشد را تقویت کرده است. در نهایت، پوتین برای سالها روسیه را برای درگیری آماده کرده است – از درآمدهای نفت و گاز برای انباشت ذخایر و برداشتن گامهایی برای تحریم اقتصاد استفاده میکند.
تیم اش، کارشناس روسیه در اندیشکده چتم هاوس، گفت که انعطاف روسیه جای تعجب ندارد. تنها پوتین می دانست که قرار است جنگی رخ دهد و او برای آن آماده شده بود. اما واضح است که تحریمها برخی از حفاظهای مالی و ذخایر ایجاد شده قبل از حمله را از بین میبرد.»
مارک هریسون، مورخ اقتصادی و استاد بازنشسته در دانشگاه وارویک، گفت که پوتین هزینه های دفاعی را از 3 درصد درآمد ملی به نزدیک به 7 درصد افزایش داده است و ممکن است طی سال آینده به 10 درصد برسد. اما پوتین بیشتر از ما نمی داند که تحمل مردم روسیه در کجاست. روند احساس این محدودیتها برای یک رهبر مستبد متفاوت است، زیرا میداند که مردم به او نمیگویند، یا حداقل تا زمانی که برای بقای رهبریش دیر نشده باشد.»
جاورجیک گفت غیرواقعی است که انتظار داشته باشیم موج اول تحریم ها اقتصاد را به زانو درآورد. کالاهای تولید داخل جایگزین واردات غربی شده بود، در حالی که روسیه نیز می توانست کالاها را مستقیماً از طریق چین و ترکیه و به طور غیرمستقیم از کشورهایی که به عنوان واسطه برای محصولات غربی عمل می کردند، تامین کند.
جاورجیک گفت: «تحریم ها کارساز هستند. “اما آنها به کندی کار می کنند.” بریدگی از فناوری، سرمایه، دانش و فنون مدیریت غربی منجر به رشد ضعیفتر بهرهوری میشود که تأثیر آن با از دست دادن سرمایه انسانی ناشی از خروج کارگران ماهر از کشور تشدید خواهد شد.
مارک سوبل، از اندیشکده OMFIF، میگوید: «یک بررسی گذرا از دادههای کنونی روسیه – مانند رشد و تورم – ممکن است نشان دهد که اقتصاد در برابر هزینههای روسیه که به تهاجم بیرحمانهاش ادامه میدهد، «مقاوم» است. آن دیدگاه ممکن است در کوتاه مدت حاوی عناصری از اعتبار باشد. اما ضعف ها و واقعیت ها را نادیده می گیرد. انزوا و انزوای اقتصادی بسیار بیشتر در کیک اقتصاد و مردم روسیه پخته شده است.»
گستردگی خسارات وارده به اوکراین همراه با شکست تحریمها در وادار کردن پوتین به عقبنشینی، غرب را وادار کرده است که در آینده چه کاری انجام دهد. یکی از گزینه های مورد علاقه اش و هریسون، تشدید تحریم ها است. هریسون مقایسه ای با جبهه غربی در سال 1918 و فروپاشی روحیه آلمان پس از تشدید محاصره متحدین انجام می دهد و مانع از رسیدن منابع حیاتی به غیرنظامیان و ارتش می شود.
او گفت: “روسیه هنوز در این مرحله نیست، اما اگر تحریم ها تشدید شوند، چه کسی می داند که خستگی از جنگ چه زمانی فرا می رسد.” “یک طرح جنگی شامل تمام شدن گزینه های دشمن شما با کمبود منابع است. و به نفع غرب، روسیه باید باشد.»
اش گفت نشانه هایی از تشدید تحریم ها وجود دارد. گزارش شده است که وام دهندگان بزرگ در امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) شروع به بستن حساب های بانکی اتباع روسیه و محدود کردن تسویه حساب با روسیه کرده اند.
برخی از بانکهای چینی و وامدهندگان ترکیه در ماه دسامبر به تهدیدهای آمریکا برای قطع دسترسی بانکهای خارجی که با شرکتهایی که از صنایع دفاعی روسیه حمایت میکنند، واکنش نشان دادهاند.
همچنین فشار بر G7 برای تصاحب ذخایر مسدود شده روسیه و استفاده از آنها به عنوان وثیقه برای افزایش بدهی برای بازسازی اوکراین وجود دارد. تقریباً 300 میلیارد دلار از دارایی های روسیه از زمان تهاجم دو سال پیش، بی حرکت شده است.
بریتانیا و ایالات متحده نسبت به این ایده گرم شده اند، اما اعضای اتحادیه اروپا در گروه G7 هشدار می دهند که هیچ مبنایی در قوانین بین المللی برای مصادره دارایی های یک کشور خارجی وجود ندارد. از آنجایی که بیش از نیمی از ذخایر روسیه در اتحادیه اروپا – عمدتا در بلژیک – نگهداری میشود، این نگرانی وجود دارد که توقیف آن میتواند منجر به تخلیه یورو در بازارهای ارز توسط سرمایهگذاران بینالمللی شود. یک مصالحه می تواند مصادره سود این ذخایر باشد که بالغ بر 15 میلیارد دلار تخمین زده می شود.
در حالی که این بحث ادامه دارد، اوکراین با یک بحران نقدی فوری مواجه است و برای پر کردن سیاهچاله 39 میلیارد دلاری در بودجه خود به کمک مالی نیاز دارد. پیشبینی میشود هزینههای امسال کمی بیش از 81 میلیارد دلار باشد در حالی که پیشبینی میشود درآمدها کمی بیش از 43 میلیارد دلار باشد. بودجه دفاعی به تنهایی کمتر از 42 میلیارد دلار است.
اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول به حمایت مالی خود ادامه داده اند، اما کمک های ایالات متحده توسط کنگره مسدود شده است.
جاورچیک گفت: «اگر کمبود پول به این معنی باشد که ثبات اقتصاد کلان اوکراین، که در زمان جنگ به دست آمده است، از پنجره بیرون زده شود، بسیار مایه تاسف خواهد بود».
او گفت که بدون بودجه بیشتر، اوکراین به یک کشور شکست خورده تبدیل خواهد شد. و این بر کشورهای اروپایی از طریق موج دوم پناهجویان و بیثباتی در مرز شرقی آن تأثیر خواهد گذاشت.»